بازاریابی و انواع روشهای بازاریابی را با مارکتینگ ایران تلنت دنبال نمایید.

دانشنامه و مرجع تخصصی بازاریابی / مارکتنیگ

بازاریابی و انواع روشهای بازاریابی

بازاریابی و انواع روشهای بازاریابی

پادکست های بازاریابی

پادکست های بازاریابی

انواع روشهای بازاریابی

انواع روشهای بازاریابی

بازاریابی و اقتصاد

بازاریابی و اقتصاد

مدیریت فروش

مدیریت فروش

تاریخچه بازاریابی

تاریخچه بازاریابی

بازاریابی جهانی

بازاریابی جهانی

دانشنامه بازاریابی را با مارکتینگ ایران تلنت دنبال نمایید.

ویدیوی دانشنامه بازاریابی

پادکست های بازاریابی

1

اهمیت بازاریابی

3

بازاریابی استخدام

5

استخدام بازاریاب و فروشنده

7

تفاوت فروش B2B و B2C

9

چرا کسب و کار شما رشدی ندارد ؟

marketing podcats

2

تفکرات غلط در مورد بازاریابی

4

بازاریابی استخدام

6

برندسازی / برندینگ

8

آسیب شناسی مدیریت فروش

10

پست مدرن مارکتینگ

بازاریابی چیست؟ هدف، انواع و فرصت های شغلی

ابعاد بازاریابی / مارکتینگ

وقتی صحبت از تعریف بازاریابی یا پاسخ به “بازاریابی چیست” می شود، ممکن است تعریف مفید نباشد زیرا اصطلاح marketing کمی متغیر است و برای یک تعریف ساده همه جانبه است. با این وجود، Hubspot بازاریابی را اینگونه تعریف می کند:

«اقداماتی که یک کسب و کار برای جذب مخاطب به محصولات یا خدمات کسب و کار با استفاده از پیام رسانی با کیفیت بالا انجام می دهد. هدف بازاریابی ارائه ارزش مستقل برای مشتریان بالفعل و مشتریان بالقوه از طریق محتوا، با هدف بلندمدت تقویت وفاداری به برند، نشان دادن ارزش محصول و افزایش فروش است.

موفقیت هر کسب‌وکاری تا حد زیادی به نوع استراتژی بازاریابی بستگی دارد که مارکتینگ در تمام مراحل کسب‌ و کار از ابتدا تا انتها وجود دارد. برای کسب و کارها ضروری است که :

تحقیقات گسترده ای انجام دهند،
مخاطبان هدف خود را به خوبی بشناسند،
یک برنامه مدیریت فروش و بازاریابی جامع تهیه کنند و
کانال های بازاریابی را هوشمندانه انتخاب کنند.

علاوه بر این، با توجه به تغییر پویایی بازاریابی و دشواری فزاینده برای متقاعد کردن مصرف کنندگان برای خرید یک محصول یا خدمات خاص، استراتژی های بازاریابی مرسوم ممکن است اهمیت خود را به زودی از دست بدهند و خلاء با استراتژی های بازاریابی پیشرفته پر شود.

هدف بازاریابی

مارکتینگ شامل جنبه های مختلف یک تجارت مانند توسعه محصول، تبلیغات، فروش و روش های توزیع است. هدف اصلی بازاریابی این است که  محصولات یا خدمات یک شرکت در افراد بازار گرایشی ایجاد کند. این امر از طریق تجزیه و تحلیل بازار، تحقیق و تفکر در مورد علاقه مشتریان ایده آل یک کسب و کار و جذب آنها از طریق پیام رسانی اتفاق می افتد که برای گروه هدف یک کسب و کار آموزشی و مفید است. به نوبه خود، این به کسب و کارها کمک می کند تا تعداد بیشتری از سرنخ ها را به مشتری تبدیل کنند.

اگرچه ممکن است باور نکردنی به نظر برسد، اما بازاریابی مدرن در دهه 1950 آغاز شد. زمانی بود که مردم شروع به بکارگیری  پلتفرم ها و کانال های فراتر از رسانه های چاپی برای تایید محصولات خود کردند. سپس، زمانی که تلویزیون و به زودی اینترنت وارد خانواده ها شد، بازاریابان توانستند کمپین های کاملی را در چندین پلت فرم انجام دهند. این در نهایت اهمیت بازاریابان را برای تنظیم دقیق نحوه فروش محصولات یا خدمات به مشتریان و در عین حال بهینه سازی موفقیت آنها افزایش داد.

در زمان کنونی، پلتفرم های بی شماری وجود دارد که بازاریابان می توانند کمپین های فروش و مارکتینگ را انجام دهند. بیایید نگاهی به انواع بازاریابی مرتبط و کارآمد در قرن بیست و یکم بیندازیم.

emeritus

19 تا از انواع روشهای بازاریابی

بازاریابی از دهه 1800 وجود داشت و تکنیک های بازاریابی مختلفی وجود دارد که یک شرکت می تواند آنها را بکار گیرد. موثرترین استراتژی های بازاریابی آنهایی هستند که بر اساس تحقیقات بازاریابی دقیق و درک مخاطب/منابع/مخاطب هدف هستند. در اینجا چند نمونه از تاکتیک های رایج بازاریابی وجود دارد.

B2C

B2C مخفف “کسب و کار برای مصرف کننده” است. این بدان معناست که مخاطب هدف مصرف کننده مستقیم کالا یا خدمات است. بسته به نوع محصول، چرخه فروش برای یک محصول B2C می تواند بسیار کوتاه باشد و فرآیند تصمیم گیری که مصرف کنندگان طی می کنند چندان درگیرکننده نیست.

اکثر تبلیغاتی که مردم می بینند از انواع بازاریابی B2C هستند. به عنوان مثال، استراتژی های بازاریابی B2C عبارتند از:

  • یک تبلیغ تلویزیونی برای یک آب نبات
  • تبلیغات اینستاگرام برای فروشگاه پوشاک
  • کوپن های پست مستقیم برای یک فروشگاه

B2B

B2B مخفف «تجارت با تجارت» است. این بدان معناست که مخاطب هدف شرکت، یک شرکت دیگر است. مارکتینگ  B2B معمولاً به چرخه خرید بسیار طولانی تری نیاز دارد و از نظر آنچه مشتریان می خواهند و نیاز دارند بسیار استراتژیک است. خریدهای B2B اغلب قصد خرید بسیار بالایی نیز دارند. این بدان معناست که مخاطبان هدف قبل از خرید محصول نهایی تحقیقات زیادی انجام خواهند داد.

بسیاری از استراتژی های B2B اغلب به صورت دیجیتالی اجرا می شوند. در حالی که مواردی وجود دارد که در آن بازاریابی B2B راه خود را به سمت پلتفرم های سنتی تر باز می کند، معمولاً می بینید که استراتژی های B2B در کانال های دیجیتالی زنده می شوند.

نمونه هایی از بازاریابی B2B عبارتند از:

  • مارکتینگ رویداد در نمایشگاه های تجاری
  • استراتژی های بازاریابی درونگرا
  • کمپین های مارکتینگ مبتنی بر حساب مشتری

10 نوع رایج بازاریابی سنتی

حالت سنتی مارکتینگ شامل استراتژی هایی است که از زمان اختراع خود بازاریابی در دهه 1800 استفاده شده است. این استراتژی ها بسیار آشکارتر و گاهی کمتر هدفمند هستند. نگاهی به 10 استراتژی رایج بازاریابی سنتی بیندازید.

  1.  برون مرزی یا برونگرا

هنگامی که یک استراتژی marketing به عنوان “برون‌گرا” (Outbound marketing) نامیده می‌شود، بر نحوه ارسال پیام متمرکز است. بازاریابی برون گرا زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت پیام خود را با مخاطبان به اشتراک می گذارد. تبلیغات بیلبوردی نمونه خوبی از بازاریابی برون گرا هستند – در مورد بیلبوردها، شرکت تلاش می کند اطلاعات خاصی را با افرادی که در حال رانندگی هستند به اشتراک بگذارد.

  1.  شخصی سازی شده

در Personalized  استراتژی این است که در آن شرکت از داده های تاریخی به منظور ایجاد یک تجربه شخصی برای شما استفاده می کند. این عملکرد می‌تواند شامل ایمیل مستقیمی باشد که از نام شما در مواد بازاریابی یا فروشگاه‌های مواد غذایی بکار می رود که کوپن‌هایی را برای کالاهایی که مرتباً خریداری می‌کنید به شما تقدیم می کند.

  1. پست مستقیم

Direct mail زمانی است که شرکت ها تبلیغات را به یک آدرس خاص ارسال می کنند. این به مشاغل اجازه می دهد تا یک منطقه خاص را هدف قرار دهند. یک مثال خوب از بازاریابی پستی مستقیم، تبلیغات هفتگی فروشگاه مواد غذایی است.

  1.  شریک

The partner strategy مستلزم همکاری دو شرکت برای ایجاد یک پیام منسجم است. یک مثال رایج در این مورد، شرکتی است که از چیزی در شرکت دیگری حمایت مالی می کند. به عنوان مثال، یک کافه ممکن است WiFi رایگان توسط Google ارائه دهد.

  1.  تلفنی

Telemarketing زمانی است که یک شرکت از طریق تماس تلفنی با افراد ارتباط برقرار می کند. این هنوز یک تاکتیک رایج است، اما از آنجایی که تلفن های همراه و شناسه تماس گیرنده به یک هنجار تبدیل شده اند، موفقیت این استراتژی بازاریابی در حال کاهش است.

  1.  روابط عمومی (PR)

Public relations (PR)  یک استراتژی است که در آن با یک منبع خبری همکاری می کنید تا هیاهوی بیشتری در اطراف کسب و کار خود ایجاد کنید. بازاریابی روابط عمومی معمولاً زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که یک شرکت محصول جدیدی را عرضه می کند، تغییر عمده ای در رهبری دارد یا اعلام می کند که گسترش می یابد.

شما ممکن است بازاریابی روابط عمومی مستقیماً یک محصول را تبلیغ نکنید، اما راه خوبی برای افزایش آگاهی از برند برای تجارت شما است. این امر به ویژه در بازاریابی B2B اتفاق می افتد، زیرا برخی از خریداران تجاری بر اساس درک خود از موقعیت شرکت شما در چشم انداز رقابتی تصمیم می گیرند.

  1.  دهان به دهان

Word of mouth یک استراتژی بازاریابی مکتی بر مشتریان فعلی کسب و کار شما است که کسب و کار را به مشتریان جدید ارجاع می دهند. این یک استراتژی سخت برای کنترل است، زیرا به مشتریان شما بستگی دارد که چقدر در انجام این امر جدی باشند.

یک راه متداول برای تشویق مشتریان به معرفی دوستان، ارائه نوعی انگیزه، مانند تخفیف یا جایزه برای معرفی کسب و کار شما است. این روش معمولاً در مشاغل کوچک که مبتنی بر مشتری هستند، مانند سالن های مو یا سالن های ورزشی دیده می شود. همچنین در مورد خدمات مبتنی بر اشتراک مانند خدمات تحویل وعده غذایی نیز بیشتر اتفاق می افتد. اگر دوستی را معرفی کنید، هم شما و هم یکی از دوستان ممکن است از نوعی تخفیف برخوردار شوید.

  1.  مخفیانه

Stealth یک نوع از انواع روشهای بازاریابی یک کالا یا خدمت برای کسی است بدون اینکه آنها متوجه شوند که برایشان بازاریابی شده است. یک مثال خوب در این مورد، قرار دادن محصول در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی است. ممکن است متوجه شوید که شخصیت‌های خاصی در نمایش فقط از نوع خاصی از رایانه استفاده می‌کنند یا فقط با نوع خاصی از ماشین رانندگی می‌کنند. در واقع به این دلیل است که آن شرکت ها برای معرفی شدن پول پرداخت می کردند.

  1.  برند

Brand  نوعی بازاریابی بلند مدت است که در آن هدف، شناخته شدن و ایجاد شهرت خوب است. بازاریابی برند جنبه های مختلفی ، از برندسازی بصری گرفته تا لحن و صدا را در بر می گیرد.

برای اندازه گیری اثربخشی استراتژی های بازاریابی برند، شرکت ها آگاهی از برند خود را دنبال می کنند. این معیار میزان آشنایی افراد عادی با برند را اندازه گیری می کند.

  1. علی یا سببی

Cause یک استراتژی است که در آن یک شرکت تصمیم می گیرد از یک هدف خاص به عنوان راهی برای تقویت ارزش های اصلی برند خود حمایت کند. نمونه بارز آن پاتاگونیا است. آنها تعهد کرده اند که 1% از فروش را به بازسازی و حفظ محیط زیست طبیعی زمین دهند.

7 شکل محبوب بازاریابی دیجیتال

دیجیتال مارکتینگ شامل تمام استراتژی های بازاریابی است که در قالب دیجیتال اجرا می شوند. برخی از استراتژی های بالا ممکن است گاهی اوقات به صورت دیجیتالی اتفاق بیفتند، اما هفت شکل بازاریابی زیر فقط به صورت آنلاین انجام می شود:

  1.  ورودی

Inbound یک استراتژی است که برای آوردن مشتریان بالقوه به شما که به جای به اشتراک گذاشتن پیام استفاده می شود. این یک استراتژی بلندمدت است که شامل انواع مختلفی از تاکتیک های بازاریابی دیجیتال برای تشویق مشتری بالقوه برای حرکت بیشتر در قیف بازاریابی است. بازاریابی ورودی از استراتژی‌های بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO)، بازاریابی محتوا و بازاریابی ایمیلی برای آموزش و تشویق مشتریان بالقوه برای تعامل بیشتر با یک برند یا تجارت استفاده می‌کند.

  1.  موتورهای جستجو

Search engine استراتژی استفاده از موتورهای جستجو مانند گوگل است. بازاریابی موتورهای جستجو می تواند شامل تبلیغات پولی مانند تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) و پست های پیشنهادی باشد. همچنین می‌تواند شامل استراتژی‌های سئوی ارگانیک، مانند ایجاد محتوای بهینه‌شده به امید رتبه‌بندی بالا در گوگل باشد.

  1.  محتوا

Content شامل ایجاد محتوا، مانند کتاب های الکترونیکی یا وبینارها، برای تشویق مشتریان بالقوه به تعامل بیشتر با برند شما است. هدف بازاریابی محتوا این است که مشتریان بالقوه اطلاعاتی مانند آدرس ایمیل را به اشتراک بگذارند تا شرکت بتواند به روش های مختلف بازاریابی را برای شما ادامه دهد.

  1.  وابسته

Affiliate استراتژی است که در آن یک شرکت برای فروش هایی که از طریق ارجاعات وب سایت آنها ایجاد می شود، به یک وب سایت خارجی کمیسیون می پردازد. این معمولاً در ترکیب با استراتژی های بازاریابی تأثیرگذار برای هدف قرار دادن جمعیتی بسیار متمرکز از مصرف کنندگان استفاده می شود.

  1.  رسانه های اجتماعی

Social media از پلتفرم های رسانه های اجتماعی به عنوان یک کانال کلیدی برای به اشتراک گذاری پیام های شما استفاده می کند. بازاریابی رسانه های اجتماعی می تواند تبلیغات پولی، محتوای ارگانیک یا محتوای تولید شده توسط کاربر باشد. بازاریابی رسانه های اجتماعی معمولاً توسط مشاغل تجارت الکترونیک استفاده می شود.

گاهی اوقات، marketing رسانه های اجتماعی می تواند ویروسی شود. به عنوان مثال، هنگامی که یک خاموشی در طول Super Bowl XLVII رخ داد، Oreo توانست از قطع برق استفاده کند و یک جوک بسیار به موقع و مرتبط در توییتر منتشر کرد. این توییت باعث سر و صدای زیادی برای برند Oreo شد. این نمونه ای از بازاریابی ویروسی است.

  1.  ایمیلی

Email  یک استراتژی است که در آن شما از طریق ایمیل به مشتریان بالقوه پیام بازاریابی ارسال می کنید. این در هر دو استراتژی بازاریابی B2B و B2C استفاده می شود و یکی از موثرترین راه ها برای اطمینان از رسیدن به بازار هدف است. یکی از مزایای عمده بازاریابی ایمیلی این است که به راحتی می توان نوعی تقسیم بندی را در پیام های بازاریابی خود پیاده سازی کرد. اگر می‌خواهید آزمایش کنید که کدام مخاطب به پیام‌های خاصی پاسخ می‌دهد، این یک استراتژی بازاریابی خوب برای استفاده است.

  1.  موبایلی

Mobile  شامل ارسال پیام های بازاریابی از طریق push notifications یا پیام های متنی است. از این تاکتیک می توان برای دستیابی به اهداف مختلف استفاده کرد. مانند تشویق باز شدن اپلیکیشن ها برای افزایش کاربران فعال روزانه یا اشتراک گذاری کوپن ها با تخفیف، مثل ایمیل. نقطه ضعف این شکل بازاریابی این است که شما به شماره تلفن مشتریان نیاز دارید و دریافت این اطلاعات از آدرس های ایمیل سخت تر است.

asana

هفت عملکرد بازاریابی: راهنمای میدانی

درک کارکردهای اصلی بازاریابی می تواند به شما کمک کند تا تلاش ها و استراتژی های خود را برای حمایت از کسب و کارتان بهتر متمرکز کنید. ناگفته نماند، اگر دقیقاً بدانید که بخش بازاریابی قرار است چه چیزی ارائه دهد، نشان دادن نرخ بازگشت سرمایه و شاخص های کلیدی عملکرد مربوطه بسیار ساده تر است.

  1. پروموشن یا ترفیعات – promotion

هنگامی که افراد اهداف بازاریابی خود را ترسیم می کنند، معمولاً پروموشن در بالای لیست یا نزدیک به آن قرار دارد. قرار دادن نام خود در مقابل مشتریان احتمالی، ایجاد آگاهی از برند و بالا بردن اعتبار شرکت از اولویت های اصلی هر بخش بازاریابی است.

استراتژی های ترفیعاتی اغلب با سایر واحدهای تجاری و فعالیت های آگاهی بخشی، مانند تبلیغات و روابط عمومی همپوشانی دارند. از منظر بازاریابی، تبلیغات می‌تواند شامل همه چیز از خدمات بازاریابی دیجیتال (مانند بازاریابی محتوا، بازاریابی ایمیلی و رسانه‌های اجتماعی)، تا بازاریابی متنی، بازاریابی تأثیرگذار و البته تاکتیک‌های بازاریابی سنتی باشد.

نیازی نیست به شما بگوییم که این تلاش‌ها چقدر برای بازاریابی درون‌گرا و ایجاد سرنخ‌های واجد شرایط اهمیت دارند. جای تعجب نیست که ترفیع برای مدت طولانی جزء ضروری اجزای آمیخته بازاریابی در نظر گرفته شده است.

  1. فروش – sales

ما اغلب به خوانندگان در مورد خطرات ناشی از فروش بیش از حد قوی و پرفروش با محتوای بازاریابی هشدار داده ایم. شما با ارائه مداوم موارد فروش آشکار در محتوای خود و اینکه به نظر می رسد تنها هدف این است که مردم را وادار کنید چیزی از شما بخرند، خطر بیگانه شدن مخاطبان هدف خود را دارید.

حقیقت بخشی از کار هر بازاریاب این است که محصولات خود را به مشتریان بفروشد – اگرچه در حالت ایده آل، این کار با جزئیات بیشتری انجام می شود. هر تصمیم بازاریابی، از پیام برند گرفته تا موضوعات کمپین شما، باید از هدف نهایی افزایش فروش حمایت کند. هنگامی که توجه یک مشتری بالقوه را به خود جلب کردید، خواه مشتری بالقوه باشد یا مشتری بالقوه B2B، بازاریابان باید دست به کار شوید و این سرنخ را پرورش دهید و از طریق قیف فروش راهنمایی کنید تا زمانی که در نهایت تماس برقرار کرده، و آماده خرید شوند

این بدان معناست که به طور مداوم برند خود را مطرح کنید و به تدریج نکات بحث حول محور محصول را در ارتباطات بازاریابی خود بگنجانید. زمانی که مشتریان بالقوه آماده صحبت با یکی از همکاران فروش هستند، باید بدانند که کالاها یا خدمات شما چگونه در برابر محصولات رقیب قرار می گیرند.

  1. مدیریت محصول/خدمات – Product/Service Management

طراحی یک محصول جدید که نیازهای مشتری را بهتر برآورده می‌کند و شکاف موجود در بازار را پر می‌کند، تصادفی یا شانسی نیست. برای پی بردن به تناسب محصول با بازار یا اینکه مردم چه می‌خواهند و چگونه بهترین محصول ممکن را ارائه کنند، نیاز به تحقیقات دقیق در بازار است. تیم های بازاریابی ممکن است فرصت های رشد جدیدی را شناسایی کنند که شامل موارد زیر باشد:

صحبت با افراد بالقوه
اجرای تجزیه و تحلیل رقبا
گنجاندن بازخورد به دست آمده از خدمات پشتیبانی مشتری در استراتژی های بازاریابی.
  1. مدیریت اطلاعات بازاریابی – Marketing Information Management

دقت داشته باشید که بازاریابی استراتژیک توسط داده ها هدایت می شود. هر بازاریاب خوب می داند که هرچه اطلاعات بیشتری در مورد مشتری هدف، رقبای صنعت و روندهای بازار جمع آوری کنید، تلاش های بازاریابی موفق تر خواهد بود.

همه این اطلاعات مفید به خوبی کشف معدن طلا هستند، بنابراین دلیلی وجود ندارد که آن را در یک سیلو نگه داری کنید. یکی از کارکردهای اصلی بازاریابی (که گاهی نادیده گرفته می‌شود) ، جمع‌آوری این داده‌های ارزشمند، تبدیل آن‌ها به آیتم‌های اقدام و نکات مفید و به اشتراک گذاشتن آن با بخش‌هایی است که ممکن است مفید باشند. معمولاً تیم بازاریابی تمام این اطلاعات را در یک CRM بازاریابی ذخیره می کند.

  1. قیمت گذاری – Pricing

تحقیقات بازاریابی همچنین می تواند نشان دهد که چگونه برندها قیمت یک محصول را تعیین می کنند. قیمت گذاری موثر به همان اندازه که علم است هنر است. برندها باید آن نقطه شیرینی را بیابند که بین ارزش گذاری مشتریان برای کالاها یا خدمات شما با هزینه تولید و تحویل و همچنین محاسبه قیمت فعلی محصولات رقیب تعادل ایجاد کند.

ارزش درک شده نام تجاری شما مستقیماً بر استراتژی قیمت گذاری تان تأثیر می گذارد. فقط کافی است به تفاوت قیمت بین یک برند مد لوکس مانند هرمس (Hermès) و خرده فروشانی که بودجه بیشتری دارند مانند Old Navy نگاه کنید. تفاوت قیمت چند هزار دلاری برای یک کیف دستی را نمی‌توان به تنهایی با هزینه‌های تولید و کنترل کیفیت مقایسه کرد. مشتریان هرمس به اندازه خود محصول برای برند هزینه می پردازند.

می توان گفت تحقیقات بازاریابی شهرت نام تجاری شما را روشن می کند و به شما کمک می کند بهتر درک کنید که مخاطبان هدف چقدر برای برند تان ارزش قائل هستند. این بالاتر از تمام تجزیه و تحلیل رقبا و تحقیقات صنعتی است که به منظور تعیین قیمت منصفانه برای کالاهای شما ضروری است.

  1. مالی – Financing

اکنون ما در حال بررسی برخی از کارکردهای کمتر مورد بحث در مارکتینگ هستیم. اگرچه آنها هنوز برای اهداف کلی کسب و کار بسیار مهم هستند. تامین مالی ممکن است در ابتدا برای تیم بازاریابی شما دغدغه اصلی به نظر نرسد. اما به این صورت فکر کنید:

اگر بخش شما نمی تواند فضایی را در بودجه برای حمایت کامل از کمپین بازاریابی بعدی خود تضمین کند، چگونه می خواهید به اهداف خود دست یابید. اهداف؟

وقتی مردم به تامین مالی فکر می کنند، اغلب بر روی هزینه های اولیه راه اندازی یک کسب و کار جدید تمرکز می کنند. اما، در واقعیت، تامین مالی یک نگرانی مداوم برای صاحبان مشاغل و رهبران شرکت است، که باید سال به سال و یا سه ماهه تصمیمات سخت بودجه را اتخاذ کنند.

تیم های مارکتینگ با کمک به تولید درآمد بیشتر، گسترش به بازارهای جدید و دستیابی به مشتریان بالقوه بیشتر، می توانند ارزش خود را به طور کلی به سازمان نشان دهند. و این امر تأمین مالی مورد نیاز آنها را در سطح دپارتمان آسان تر می کند.

مدیریت مارکتینگ موثر در این زمینه کلیدی است. یک برنامه بازاریابی که بیشترین ارزش را از منابع موجود می گیرد و از استراتژی های مناسب برای تعامل و پرورش سرنخ های واجد شرایط استفاده می کند، می تواند نرخ بازگشت سرمایه غیرقابل انکاری را نشان دهد.

  1. توزیع

“توزیع؟” ممکن است از خود بپرسید، “آیا این مشکل مدیریت زنجیره تامین نیست؟”

بله، اما جایی که شما کالاها یا خدمات خود را می فروشید و اینکه چگونه آنها را به دست مشتریان خود می رسانید نیز یک مشکل مارکتینگ است. چه در مورد توزیع دیجیتال صحبت کنید و چه پخش فیزیکی.

انتخاب کانال های توزیع مناسب به درک این موضوع بستگی دارد که مشتری هدف شما چه کسی است. چگونه به برند شما نگاه می کند و کجا انتظار دارد شما را بیابد. به هر حال، هرگز انتظار ندارید که یک ساعت رولکس برای فروش را در یک فروشگاه معمولی پیدا کنید. این برندها دو جمعیت شناسی بازار بسیار متفاوت را نشان می دهند.

مدیران بازاریابی و همتایان زنجیره تامین آنها باید هر زمان که یک محصول، با تبلیغات یا کمپین جدید راه اندازی می شود، همسو باشند تا شرکت ها بتوانند تمام اهداف مورد نظرشان را تامین نمایند. اگر بازاریاب ها کار خود را به خوبی انجام دهند، سر و صدای زیادی را برای عرضه آن محصول یا رویداد تبلیغاتی ایجاد می کنند و تقاضای مشتری را به حداکثر می رساند. اگر زنجیره تامین برای پاسخگویی به تقاضا آماده نباشد، این بُرد مارکتینگ می تواند به سرعت به یک کابوس روابط عمومی تبدیل شود.

brafton

5P بازاریابی چیست؟

تعریف بازاریابی

5P از marketing – محصول (Product) ، قیمت (Price) ، ترفیعات (Promotion) ، مکان (Place) و افراد (People) . عناصر کلیدی مارکتینگ هستند که برای موقعیت استراتژیک یک کسب و کار استفاده می شوند. در واقع  5P مارکتینگ که به عنوان آمیخته بازاریابی نیز شناخته می‌شود، متغیرهایی هستند که مدیران و مالکان آن‌ها را کنترل می‌کنند تا مشتریان را در بازار هدف خود راضی نگه داشته، به کسب‌وکارشان ارزش بیافزایند و به متمایز کردن کسب‌وکارشان از رقبا کمک کنند.

corporatefinanceinstitute

4P’s ، 7P’s و 4C’s بازاریابی

4P’s چهار عنصر اصلی فرآیند مارکتینگ هستند که بازاریابان عمدتاً برای ساده‌سازی تلاش‌های خود و کسب موفقیت کلی در نظر می‌گیرند:

محصول (Product) –

برای بازاریابان مهم است که محصول را چه در داخل و چه در خارج و ویژگی هایی که آن را از محصولات رقیب متمایز می کند، بشناسند.

قیمت (Price) –

از آنجایی که تصمیمات قیمت، تقاضا، عرضه و نوع استراتژی بازاریابی را تعیین می کند، ممکن است برندها و محصولات بر اساس نقطه قیمتی خود در بازار به طور متفاوتی قرار گیرند.

مکان (Place) –

مارکتینگ عمدتاً در مورد در دسترس قرار دادن محصولات در مکان مناسب در زمان مناسب است. و تحقیق، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مکان‌های ایده‌آل برای قرار دادن محصولات شما برای تبدیل سرنخ‌ها به مشتریان بسیار مهم است.

ترفیع (Promotion)-

برای آگاهی مردم از آنچه می فروشید و تفاوت آن، عناصری مانند مارکتینگ رسانه های اجتماعی، تبلیغات، بازاریابی ایمیلی، روابط عمومی و غیره در نظر گرفته می شود.

علاوه بر این، سه P دیگر، نوع استراتژی بازاریابی انتخابی شما را موثرتر می کند:

افراد (People) –

این شامل مشتریان و کارمندان در زمینه نحوه همکاری آنها برای ایجاد یک تجربه عالی می شود. ارائه خدمات عالی به مشتریان برای ایجاد شهرت مثبت برند شما بسیار مهم است.

فرآیند (Process) –

جریان فرآیندی است که در آن خدمات یا محصولات شما ارائه می شود. این تا حد زیادی بر روی تجربه مشتری متمرکز است.

شواهد فیزیکی (Physical Evidence) –

محیطی است که تجربه در آن اتفاق می افتد. این می تواند یک فروشگاه فیزیکی یا یک فروشگاه تجارت الکترونیکی باشد. در حالی که مکانی است که خدمات یا محصول در آن توزیع می شود، همچنین مکانی است که مشتریان و کارکنان در آن تعامل دارند.

در حالی که این رویکرد مارکتینگ برای بسیاری از کسب‌وکارها به خوبی کار می‌کرد، رابرت F. Lauterborn رویکرد 4C’s را به عنوان جایگزینی برای 4P’s در نظر گرفت تا آن را مشتری محورتر کند.

خواسته ها و نیازهای مصرف کننده (Consumer Wants and Needs)

در مورد انجام تحقیقات گسترده برای اطمینان از اینکه یک محصول یا خدمات خاص خواسته های مشتریان شما را برآورده می کند. اگر اینطور نیست، به تطبیق و اصلاح آن ادامه دهید تا زمانی که کامل شود.

هزینه ها (Costs)

هزینه جایگزین «قیمت» 4P شد زیرا رابرت اف. لاتربورن معتقد بود که فقط قیمت محصول مهم نیست، مصرف کنندگان ممکن است هنگام خرید محصول متحمل هزینه های دیگری نیز شوند.

راحتی (Convenience)

جایگزین کلمه Place از 4P شد. راحتی بر اهمیت در دسترس بودن محصولات برای مصرف کنندگان تاکید دارد. دقیقاً، بازاریابان باید چندین نقطه دید برای محصولات داشته باشند.

ارتباطات (Communication)

بر خلاف روش های marketing مرسوم که بر برجسته کردن کیفیت محصولات تمرکز می کنند، بر ارتباطات باز بین مصرف کننده و برند تأکید می شود.

صرف نظر از هر رویکردی که بازاریاب اتخاذ می کند – 4P’s ، 7P’s و 4C’s ، برای شما مهم است که بدانید این نقطه شروع زمانی است که پیشنهادات خود را به بازار ارائه می کنید.

emeritus

اهمیت بازاریابی آن برای کسب و کار

کارهای مهم بسیاری وجود دارد که بازاریابی می تواند برای بخش های مختلف کسب و کار انجام دهد. به همین دلیل است که خیلی از مؤسسات تجاری تعداد زیادی استراتژی های بازاریابی را اتخاذ می کنند. برای خودتان زمان بگیرید تا اهمیت بازاریابی برای کسب و کارتان را بدانید.

کمک به افزایش فروش

بازاریابی یکی از راه های ارائه اطلاعات به مصرف کنندگان است. به این ترتیب، مصرف کنندگان یک ایده اولیه خواهند داشت از اینکه محصول شما در مورد چیست. آنها همچنین مزایای خرید محصولات شما را خواهند دانست. مارکتینگ به افراد زیادی در مورد یک محصول خاص آموزش می دهد. وقتی مردم به خوبی از محصول شما مطلع شوند، فروش شما افزایش می یابد.

گزینه های درآمدی ایجاد می کند

بازاریابی کمک بزرگی برای بسیاری از مؤسسات تجاری برای ایجاد گزینه های درآمدی است. زمانی است که بخش های تجاری از استراتژی های بازاریابی مختلف برای افزایش سود کسب و کار استفاده می کنند. یکی از راه های افزایش سود، کاهش هزینه های محصول است. به این ترتیب بسیاری از مشتریان محصول را خریداری خواهند کرد.

کاهش هزینه های محصول باعث افزایش تعداد خریداران بالقوه و در نتیجه فروش بیشتر می شود. بهتر است سود کمتر اما فروش ثابتی به دست آورید.

راه دیگر افزایش درآمد، اجرای ترفیعات و تبلیغات رسانه ای است. این ساده ترین راه برای آگاه کردن مردم در مورد محصولات شما است.

اهداف بهتری برای کسب و کار خود تعیین کنید

موفقیت یک تجارت به مقاصد و اهداف آن بستگی دارد. مارکتینگ می تواند به کسب و کار کمک نماید تا اهداف خود را تعیین کند. با تمرین برخی از استراتژی های مارکتینگ باعث محبوبیت برند آنها می شود. با این کار، انگیزه شرکت برای حفظ شهرت را ایجاد می کند. آنها اکنون مقاصد و اهداف روشنی را برای کارکنان خود تعیین می کنند تا اهداف خود را به خوبی بشناسند. این اهداف به دست مصرف کنندگان آنها نیز خواهد رسید.

برای برند خود شهرت بسازید

یکی دیگر از مزایای اجرای استراتژی های بازاریابی، ایجاد شهرت برای برند شماست. اما اطمینان از ارائه محصولات با کیفیت برجسته و مفید به بازار هدف ضروری است. به این ترتیب، شما نه تنها برای محصول خود شهرت عالی خواهید داشت، بلکه برای برند خود نیز اعتبار ایجاد می کنید.

تصمیم گیری را بهبود می بخشد

زمانی که یک شرکت متخصص بازار را استخدام می کند، با انجام اقدامات مارکتینگ مناسب، تمام تلاش خود را برای افزایش فروش محصولات شما بکار می گیرد. اولین چیزی که در انجام این فعالیت ها باید به آن توجه کنید شناخت مخاطبانتان است. هنگامی که شرکت به طور کامل مخاطبان خود را بشناسد، این امر به آنها کمک می کند تا تصمیم بگیرند که چه خطوط و جزئیاتی را به منظور متقاعد کردن مردم برای خرید محصولات خود ایجاد کنند.

cogentanalytics

مصرف کنندگان در دنیای بازاریابی امروز

مصرف کنندهای امروزه انتظارات زیادی از تجربیات دیجیتالی دارند. آنها محتوای مارکتینگ مفید و مرتبط با زندگی خود را می خواهند. در عصری که یادگیری عمیق به قدری پیشرفته شده است که رفتارهای چند وجهی مشتریان را آشکار می کند و به برندها در ایجاد روابط پایدار کمک می کند ، اکنون زمان استفاده از هوش مصنوعی فرا رسیده است.

چقدر مشتریان خود را می شناسید؟ با این همه داده که از رفتار آنلاین ، فعالیت رسانه های اجتماعی و الگوهای مرور گرفته شده است ، ارسال پیام های مهم برای خریدار باید آسان باشد. اما مصرف کنندگان پیچیده هستند. برای ارائه یک تجربه مارکتینگ کاملاً مرتبط در سراسر کانال ها ، باید بینش های عمیق و در حال تحول را از رفتار در حال وقوع استخراج کنید ، کاری که فقط هوش مصنوعی می تواند انجام دهد.

businessinsider

تحقیقات بازاریابی

پژوهش بازاریابی عملکردی است که از پیوندهای مصرف کننده ، مشتری ، و عموم مردم را از طریق اطلاعاتی که برای شناسایی و تعریف فرصت ها و مشکلات بازاریابی استفاده می شود ، به بازاریاب مرتبط می کند . اقدامات مارکتینگ را ایجاد ، اصلاح و ارزیابی کنید.

نظارت بر عملکرد

بررسی مارکتینگ و درک درست از مارکتینگ به عنوان یک فرآیند را بهبود می بخشد. تحقیقات بازاریابی اطلاعات مورد نیاز برای پرداختن به این موارد را مشخص می کند ، روش جمع آوری اطلاعات را طراحی می کند ، روند جمع آوری داده ها را مدیریت و پیاده سازی می کند ، نتایج را تجزیه و تحلیل می کند و یافته ها و پیامدهای آنها را به اطلاع مدیران می رساند.

منبع : AMA

8 مرحله برای بازاریابی کسب و کار شما

تحقیق در مورد فرصت ها، شناسایی بازار هدف، ایجاد یک پیشنهاد منحصر به فرد، و انتخاب کانال ها، همگی گام های مهمی در مارکتینگ کسب و کار هستند.

هشت مرحله ضروری را که باید برای مارکتینگ کسب و کار خود دنبال کنید، کشف کنید.

تحقیقات بازار انجام دهید

تحقیقات بازار بخش مهمی از توسعه استراتژی بازاریابی است. این فرآیند در مورد جمع آوری اطلاعاتی است که بینشی در مورد تفکر، الگوهای خرید و مکان مشتریان به شما ارائه می دهد. علاوه بر این، تحقیقات بازار همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا پیش‌بینی فروش اولیه را انجام دهید. روند بازار را زیر نظر داشته باشید و آنچه را که رقیب شما انجام می‌دهد زیر نظر داشته باشید.

بازارهای هدف خود را مشخص کنید

تلاش برای تبلیغ محصول یا خدمات خود به همه می تواند پرهزینه و بی اثر باشد. گروه بندی یا تقسیم بندی مشتریان بالقوه بر اساس ویژگی های خاص به تمرکز تلاش های شما کمک می کند.

به طور کلی تقسیم بندی بر اساس عواملی مانند:

جغرافیا
  • آنها کجا زندگی می کنند؟
  • در چه مکانی کار می کنند؟
جمعیت شناسی
جنسیت
سن
سطح تحصیلات
اشتغال
درآمد
رفتار – اخلاق
  • دلیل اصلی استفاده افراد از محصول یا خدمات شما چیست؟
  • چه چیزی در مورد برند خاص شما برای آنها جذابیت دارد؟
  • نرخ استفاده مشتریان از محصول یا خدمات تان چقدر است؟
  • بازار معمولاً اطلاعات مربوط به نوع محصول یا خدمات شما را از کجا تهیه می کند؟
سبک زندگی و ارزش ها
  • وضعیت خانوادگی شان چگونه است؟
  • برای چه چیزی در زندگی خود ارزش قائل هستند؟
  • سرگرمی ها و علایق آنها چیست؟
  • بچه دارن؟
  • آیا آنها حیوانات خانگی دارند؟

بازار هدف شما باید به محصول یا خدمات شما نیاز داشته باشد و مایل به پرداخت برای پیشنهاد تان باشد.

پیشنهاد فروش منحصر به فرد خود را شناسایی کنید ( Unique Selling Proposition – USP)

USP دلیل منحصر به فردی است که مشتریان از شما خرید می کنند و نه از رقبای تان . این چیزی است که باعث می شود کسب و کار تان از سایرین متمایز شود. مهم است که کاری را که انجام می دهید متفاوت تعریف کنید. بتوانید آن را به مشتریان بالقوه منتقل کنید. معمولاً این نشان دهنده دانش یا مهارت های خاص شماست.

محصولات شما ممکن است یک پیشنهاد جدید یا منحصر به فرد داشته باشد یا خدمات استثنایی ارائه دهد. با پاسخ دادن به سوالات زیر، توسعه USP خود را شروع کنید:

1.       چه چیزی را در مورد محصولات و خدمات خود بیشتر دوست دارید؟
2.       مهارت یا دانش خاص شرکت چیست ؟
3.       آنچه باعث می شود مشتریان شما به جای رقبایتان به سراغ شما بیایند کدام است؟
4.       مشتریان شما چگونه با خرید محصولات یا خدمات شما سود می برند؟
5.       وقتی کسب و کار خود را برای افراد غریبه توصیف می کنید، به طور کلی کدام جنبه ها را برجسته می کنید؟

برند تجاری خود را توسعه دهید

هر کسب و کاری، صرف نظر از اندازه، احتمالاً به یک برند نیاز دارد. یک برند چیزی فراتر از یک لوگو، رنگ یا برچسب است. برند خوش بیان از لحاظ عاطفی با مشتریان هدف شما ارتباط برقرار می کند و به شما می گوید که چه کسی هستید، و چه چیزی می توانید ارائه دهید.

راه های بازاریابی خود را انتخاب کنید

در حالی که تعداد زیادی در دسترس هستند، زمانی که تصمیم می گیرید از کدام یک استفاده کنید، مخاطبان هدف خود را در نظر بگیرید.

گزینه ها عبارتند از:

  • یک وب سایت تجاری
  • رسانه های اجتماعی
  • وبلاگ نویسی
  • بروشورها و کاتالوگ ها
  • رویدادهای شبکه
  • تبلیغات چاپی
  • دهان به دهان
  • تماس سرد

اهداف و بودجه بازاریابی خود را تعیین کنید

هدفهای مارکتینگ به شما کمک می کند تا آنچه را که می خواهید از طریق فعالیت های بازاریابی خود به دست آورید، تعریف کنید. اهداف شما باید SMART باشند : مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و مبتنی بر زمان.

همچنین باید بودجه ای را به فعالیت های مارکتینگ خود اختصاص دهید. بودجه مارکتینگ شما باید شامل موارد زیر باشد:

  • توسعه و نگهداری وب سایت
  • استراتژی بهینه سازی موتور جستجو
  • طراحی برندینگ
  •  چاپ مواد تبلیغاتی (کارت ویزیت، بروشور، بیلبورد و غیره)
  • تبلیغات
  • کمک های مالی و حمایت ها
  • استخدام کارکنان برای انجام فعالیت های مارکتینگ

مشتریان وفادار خود را پرورش دهید

خریداران شما کلید موفقیت شما هستند، بنابراین مهم است که مراقب آنها باشید و وفاداری را تشویق کنید. ارائه خدمات استثنایی به مشتریان می تواند باعث بازگشت مردم شود و شما را از رقبای خود متمایز کند.

استراتژی های ایجاد وفاداری در مشتریان عبارتند از:

  • برقراری ارتباط منظم با مشتریان از طریق رسانه های اجتماعی، وبلاگ ها یا اخبار الکترونیکی
  •  ارائه پیگیری پس از فروش
  •  عمل به وعده های خود
  • “مسافت اضافی” را طی کنید و مزایایی فراتر از انتظارات اولیه ارائه دهید
  • استفاده از بازخورد و شکایات به عنوان فرصتی برای بهبود خدمات
  • گوش دادن به مشتریان
  •  آموزش کارکنان در زمینه خدمات مشتری و فرآیندهای اولیه فروش.

نظارت و بررسی در بازاریابی تان داشته باشید

مهم است که به طور منظم فعالیتهای بازاریابی خود را نظارت و بررسی کنید. تا مشخص شود که آیا آنها به نتیجه مطلوب مانند افزایش فروش می رسند یا خیر. در ابتدا باید هر سه ماه یکبار مارکتینگ پلن خود را مرور کنید تا مطمئن شوید که فعالیت های شما از استراتژی شما پشتیبانی می کند.

هنگامی که کسب و کار شما تثبیت شد، زمان معرفی محصول یا خدمات جدید است. اگر رقیب جدیدی وارد بازار شد یا مشکلی پیش آمد که بر صنعت شما تأثیر می گذارد، برنامه خود را مرور کنید.

فعالیت های نظارتی ممکن است شامل بررسی ارقام فروش شما به صورت منظم (ماهانه) یا نظارت بر فعالیت مشتری در طول یک کمپین تبلیغاتی باشد. همچنین می توانید برای تعیین اثربخشی کمپین های رسانه های اجتماعی یا وب سایت خود به ابزارهای تحلیلی رایگان دسترسی داشته باشید و آنها را بررسی کنید.

smallbusiness

فرآیند بازاریابی و گام های آن

فرآیند بازاریابی و گام های آن

فرآیند بازاریابی و گام های آن

تعریف فرآیند بازاریابی و گام های آن : فرآیند بازاریابی ، فرآیند تحلیل فرصت ها در بازار ، انتخاب بازارهای هدف ،  و توسعه آمیخته بازاریابی و همچنین مدیریت تلاشهای بازاریابی است. 4 گام فرآیند بازاریابی به منظور هدفگیری صحیح مخاطبان واقعی بازار را این مقاله با عنوان فرآیند بازاریابی و گام های آن بررسی می کنیم :

گام های فرآیند بازاریابی

  • تحلیل فرصت های بازار
  • انتخاب بازار هدف
  • توسعه آمیخته بازاریابی
  • مدیریت تلاش های مارکتینگ
  • تحلیل فرصت های بازار

اولین جزء فرآیند بازاریابی تحلیل بازار به منظور کشف فرصت های موجود در بازار است. این فرصت ها با نیازها و خواسته های مشتریانی که رضایت کافی از سایر رقبای شما در بازار ندارند، مرتبط است. شرکتی که بر فرصت های بازار در اولین گام فرآیند بازاریابی تمرکز می کند می تواند موفقیت بلند مدت و سودآور را کسب نماید.

برای این کار شرکت ها از سیستم اطلاعات بازاریابی (MIS) کمک می گیرند، که نقش معناداری در ایجاد اطلاعات مفید در مورد بازار ایفا می نماید.

محیط بازاریابی : محیط خرد و کلان

شرکت ها همچنین پژوهش بازاریابی موثر برای کسب اطلاعات با ارزش در مورد مشتریان ، رقبا ، روندهای کلی بازار ،  و هر متغیر بیرونی که می تواند بر فعالیت کسب و کار تاثیر گذار باشد ، انجام می دهند. سپس شرکت ها فرصت های بالقوه را از اطلاعات جمع آوری شده از بخش های مختلف بازار را شناسایی می کنند.

این بخش ها شامل فاکتورهایی مانند گروه سنی ، موقعیت جغرافیایی و غیره است. ارزیابی شرکت ها از هر بخش به طور جداگانه و با بررسی نقاط قوت و ضعف مورد مطالعه قرار می گیرد. در نهایت ، شرکت بازار هدف مشخصی را در نظر می گیرد.

انتخاب بازار هدف

مهمترین گام فرآیند بازاریابی ، انتخاب مشتریان هدف است. برای این کار ، شرکت تحلیل دقیقی از بازارهای هدف به منظور انتخاب مشتریان نهایی انجام می دهد. آنچه واضح است؛ هیچ شرکت با برنامه ای قصد پوشش کل نیازها و خواسته های بازار را نخواهد داشت.

بنابراین بایستی کل بازار را به بخش های مشخصی تقسیم نموده و جذابترین آنها را انتخاب نماید. برای این منظور مراحل زیر انجام می شود :

  • بخش بندی بازار

فرآیندی که در آن کل بازار به واحدهای متفاوتی از مشتریان ، با خواسته ها و ویژگی ها مشابه و همچنین رفتار مصرف کنندگان با نیاز های مختلف تقسیم بندی می گردد.

  • هدفگیری بازار

در فرآیند بازاریابی ، بخش های هدفگیری شده در کل بازار برای تعیین جذابیت هر بخش در نظر گرفته می شود. قاعده ساده انتخاب یک بخش هدفگیری شده  ، فرصت ها و ارزش طول عمر مشتریان بالقوه ای است که این بخش برای شرکت به همراه خواهد داشت.

  • موضع یابی بازار

این مفهوم با موضع یابی محصول شرکت در ذهن مصرف کننده در مقایسه با محصولات رقبا مرتبط است. به عبارت دیگر ، شرکت ها برای حفظ درکی خاص و واضح توسط مشتریان در مورد محصولاتشان تلاش می کنند.

مقالات بازاریابی
فرآیند برنامه بازاریابى
استراتژی ها و برنامه های عملیاتی
محدودیت ها و معایب تحلیل SWOT

توسعه آمیخته بازاریابی

بعد از تعیین یک استراتژی بازاریابی کامل ، زمان برنامه ریزی در مورد آمیخته بازاریابی فرا می رسد.

آمیخته بازاریابی چیست ؟

در واقع آمیخته بازاریابی از متغیرهای معین بازارها که ترکیبی از پاسخ های مطلوب به بخش های هدفگیری شده در بازار است، تشکیل می گردد. آمیخته بازاریابی از 4 جزء  تشکیل شده است :

فرآیند بازاریابی

فرآیند بازاریابی

  • محصول
  • قیمت
  • مکان
  • ترفیعات

شرکت ها برنامه بازاریابی خود را با ترکیب مناسبی از 4 جزء بالا برنامه ریزی و اجرا می کنند. آمیخته بازاریابی دیدگاهی از طرف فروشنده است. در طرف مقابل این آمیخته بازاریابی یا 4P’s مفهوم 4C’s قرار دارد :

  • محصول یعنی راه حلی برای مشتری
  • قیمت یعنی هزینه برای مشتری
  • مکان یعنی آسودگی برای مشتری
  • ترفیعات یعنی ارتباطات با مشتری

مدیریت تلاش های بازاریابی

این قسمت از فرآیند بازاریابی در واقع مرحله عملی از توسعه برنامه بازاریابی است و در یک آمیخته بازاریابی و هدفگیری مناسب از بازار صورت می پذیرد. برای مدیریت تلاش های بازاریابی 4 عامل زیر در نظر گرفته می شود :

  • تحلیل بازار

که در آن شرکت به شناسایی نقاط قوت و ضعف به عنوان عوامل داخلی و فرصت ها و تهدیدات به عنوان عوامل خارجی می پردازد.

  • برنامه ریزی بازاریابی

در این بخش برنامه ها و استراتژی های معین بازاریابی برای دستیابی به اهداف کلان کسب و کار مورد نظر است.

  • اجرای مارکتینگ

این بخش اجرای عملی برنامه ها و استراتژی های بازاریابی با هدف دستیابی به اهداف مشخص کسب و کار در برنامه بازاریابی است.

  • کنترل بازاریابی

نتایج عملکرد برنامه ها و استراتژیهای بازاریابی در این قسمت مورد بررسی قرار می گیرند.

دانستنیها و نکات بازاریابی