ابژه

ابژه

ابژه

ابژه

تجربه ی مستقیم از پدیده ها ، مربوط به حقیقت و یا عینیت است. این عینیت می تواند دو جنبه داشته باشد ، یا در مخیله ی ما بنا بر تجربه ساخته شود و یا اینکه خارج از ذهنیت ، موجودیت مستقل داشته باشد.

می توان رابطه ای بین این سه مقوله ی نشانه ، تفسیر و ابژه مشخص کرد. به این ترتیب که نشانه چه بودن خود را از ابژه می گیرد و تبدیل به موضوعی برای تفسیر می شود .

یعنی نشانه خود برگرفته از ابژه است و در عین حال موضوعی است برای تفکر و تفسیر. به عبارت دیگر  می توان گفت تفسیر هم نوعی نشانه است. همانی است که در ذهن برای اول بار از طریق نشانه متبادر شده است. تفسیر ، تأثیر روانی یک نشانه و یا تفکر وابسته به یک نشانه است که از یک نشانه نشأت گرفته است. نشانه خود توسط ترابر نشانه ، بازنماگر عین شیء و یا ابژه است.

مقاله بازاریابی   فرهنگ توده و فرهنگ نخبه

اگر آموزه های سوسور را بخواهیم با آموزه های پیرس مقایسه کنیم ، متوجه می شویم که کارکرد ” نشانگر ” یا ” دال ” سوسور همانند نشانه ی پیرس است و نشانده و یا مدلول پیرس مانند ” ترجمه ” یا تفسیر پیرس عمل می کند که این رابطه را می توان به صورت زیر نشان داد.

جدول تشابه واژگان به کار گرفته توسط سوسور و پیرس

پیرس                      سوسور                  
علامت ، نشانه = دال ، نشانگر
ترجمه ، تفسیر = مدلول ، نشانده

 

درخت در دنیای واقعی – درختی که به عنوان مثال در باغچه روئیده است ، یک شی ء است. لفظ شکل یا تصویر درخت یک نشانه است. تصور و ذهنیت ما از این نشانه یک تفسیر و یا ترجمه است.

پس ما با تأثیرپذیری از یک علامت ، زمینه ای برای تفسیر در ذهن خود به وجود می آوریم که همین ذهنیت می تواند مانند یک نشانه ، زمینه ای برای تفسیرهای دیگر به وجود آورد.

رابطه ی شی ء و تفسیر ، یک رابطه ی بازگشتی است ، که می تواند جا به جایی نامحدود داشته باشد. پس به این ترتیب در می یابیم که در دنیای عینی و واقعی ، منبعی برای ارجاع یا ادراک وجود دارد که ظهور آن به صورت یک نشانه است ، نشانه خود یک محرک است. محرکی است برای ادراک ، تفسیر و تفکر که آگاهی را تشکیل می دهد و نشانه بر گرفته از دنیای عینی که می تواند مشمول منبع ، ابژه و یا مرجع باشد.

دومین تقسیم سه گانه نشانه ها بنابر اندیشه ی پیرس عبارتند از شمایل ها ، نمایه ها. پس یک نشانه ، قابلیت بازنمایی به صورت شمایل ، نمایه و یا نماد را داراست. باید خاطر نشان کرد که مرزهای این سه مقوله کاملاً از هم منفک نیستند و بین آنها هم پوشی وجود دارد.

 

4.5/5 (2 نظر)
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *