برندهاى جديد بر لب دروازه ها ايستاده اند

برندهاى جديد بر لب دروازه ها ايستاده اند

فرهنگ شفاهى جديد به سردمدارى وب را شايد بتوان پايان سرمايه دارى به شكلى كه ما آن را مى شناسيم و پايانى بر تجارت و كسب و كار به شكلى كه در گذشته آن را تجربه كرده ايم ، قلمداد كرد. جامعه ى امروز ما از فرهنگ ” فضا ” كه بر پايه ى بها دادن به حجم و فيزيك بنا شده است ، به فرهنگى كاملاً دگرگون شده اى در حال تغيير است كه در آن به تعاملات عاطفى يا ” زمان ” امتياز داده مى شود و نظم آهنگ كسب و كار و زير ساختهايى كه تا به حال با آنها سر و كار داشته ايم را نيز در معرض تغيير قرار خواهد داد.

خاستگاه اين تغيير ، دنياى وب است و طوفان تغييرات از همين دنيا است كه وزيدن را آغاز خواهد كرد. در اين ميان يك چيز قطعى است و آن اينكه دوران انحصار اطلاعات در دست رسانه ى حاكم و انحصار برندهاى در دست شركتهاى چند مليتى به سر آمده است.

مثالهایی از اقدامات برندهای جدید

برندهاى جديد بر لب دروازه ها ايستاده اند

آمازون دات كام نمونه ى بارزى از بنگاه هاى امروزى است كه خود را بر امواج تغييرات سوار كرده است ؛ خرده فروشى كه هيچ فروشگاهى در هيچ جايى ندارد ، خدماتش بى نقص و از نظر عاطفى از جمله كسب و كارهايى است كه شما مى توانيد به آن اعتماد كنيد و مى توانيد اطمينان داشته باشيد كه هر نوع بسته ى سفارشى خود را بموقع و مطابق سفارش خود تحويل خواهيد گرفت. تكيه كلام تمام كاركنان اين شركت موقع صحبت درباره ى شركت چند چيز است ؛ مردم ، خدمت ، آسان سازى خويد ، قيمتها ، و روابط انسانى. 

برندهاى جديد بر لب دروازه ها ايستاده اند

زاپوس دات كام كسب و كارى آنلاين و ميلياردى واقع در يك انبارى مستقر در منطقه ى كنتاكى با كاركنانى پرانگيزه و مشتاق خدمت را بايد از جمله كسب و كارهاى امروزى به شمار آورد كه همتا ندارد. زاپوس به جاى مراكز ستادى متعدد و لشكرى از كاركنان ادارى ، بر پايه ى فلسفه ى جديد كسب و كار ، نوع جديدى از فرهنگ و مدل جديدى از رهبرى تشكيل يافته است كه تمركزش تنها بر يك چيز است : مردم. 

زاپوس و رسانه اجتماعی

تونى سيه در زاپوس خود را تماماً درگير رسانه ى اجتماعى بويژه توئيتر به عنوان راهى براى برقرارى ارتباط بهتر با مردم كرده است. ارزشهايى كه او بر آنها اصرار دارد ( شفافيت به تمام معنا ) ، نشان دهنده ى آن است كه او زندگى اش را به تمامى با ديگران به شراكت گذاشته است و دست به كار گفت و گو با مشتريان بالقوه ى خود شده است تا بدين وسيله اعتماد آنها را جلب كند. در زاپوس به هيچ كارمند اضافى و خيل مشاوران گرانقيمت براى حفظ و سرپا نگاه داشتن نظام بوروكراتيك اين شركت نيازى نيست : همه ى افراد فقط يك وظيفه دارند و آن هم خدمت به مردم است. فلسفه ى جديد ، همه ى كسب و كارهايى را كه به خلاقيت ، تخيل ، و قبول مسئوليت در قبال مردم بها مى دهند ، زير چتر خود مى گيرد.

هارولد اينس آنجا كه در مورد روابط دگرگون شده ى ميان افراد مستقر در رأس تمدنها و آنهايى كه در حاشيه ها قرار دارند بحث مى كند ، شايد خواسته است از وصف حال عصر امروز و تغييرات تمدنى ما پرده بردارد. از منظر عاطفى ، هنگامى كه ما تغييرات ايجاد شده در نحوه ى مصرف اطلاعات در عصر خود و چگونگى تغيير از شيوه ى نوشتارى كه در آن محور تمامى مناسبات ” قانون ” است به سبك گفتارى نظير رسانه ى اجتماعى كه در آن كلام مكتوب بيان عواطف و احساسات مردم است را مشاهده مى كنيم ، آن را هشدارى خطاب به خود قلمداد خواهيم كرد.

وب و جنبش اجتماعی

قبل از آنكه وب به يك جنبش اجتماعى حيرت انگيز به شكل امروزى درآيد ، مديران امپراتوريهاى سازمانى وب سايتها و وبلاگها را مادامى كه با فضاى كنترل شده اى كه آنها براى خود ساخته بودند تناسب داشت ابزارى مناسب تشخيص دادند ؛ زيرا به اين وسيله مى توانستند با آسودگى خيال در ستادهاى مجلل خود لميده و فارغ از دغدغه هاى مشترى و واقعيتهاى جامعه ، به زعم خود بازار را در چنبره ى خود بگيرند. حتى رسانه هاى سنتى مثل تلويزيون و روزنامه هاى بزرگ هم كه انحصار دانش و اطلاعات را در دست داشتند و خود را مجاز مى دانستند كه اطلاعات دستچين و كنترل شده ى خود را به خورد ما بدهند هم صداى پاى اين پديده ى جديد را متوجه نشدند و آن را هشدارى جدى تلقى نكردند. برندهاى سنتى يا بهتر بگويم امپراتوريهاى برند سنتى مى توانستند خود را از تبعات احتمالى اين پارادايم مصون نگاه دارند ؛ زيرا از توان مالى بالايى برخوردار بودند كه به آنها كمك مى كرد تا با خريدن امپراتوريهاى رقيب آنها را از سر راه خود بردارند و از اين قدرت نيز بهره مند بودند كه پيچيده ترين فناوريهاى موجود را در جهت كمك به تقويت رشد خود به خدمت بگيرند. از همه مهمتر آنكه ، انحصار منطقه اى آنها بر توزيع و دانش فنى ، رقبا را در وضعيت دفاعى نگاه مى داشت.

رسانه اجتماعی و امپراطوری برند

رسانه ى اجتماعى و رهبرانى كه اين پديده ى جديد با خود به همراه آورد ، در حكم انقلابى بود كه امپراتوريهاى برند پيام آن را متوجه نشدند. به ناگهان تازه واردها توانستند زبان فناورى مخصوص به خود را به نگارش درآورند و با رفتن به سمت كسب و كارهاى آنلاين و برقرارى خطوط تجارى جديدى كه قبلاً سابقه نداشت ، از مرز نظامهاى توزيع سنتى عبور كنند. اين تازه واردها مطابق با سنت شفاهى يونان از ارتباط خود با مردم و دسترسى به درونداد آنها استفاده كردند تا مقدمات تشكيل يك فلسفه ى سازمانى چابك و مردم نهاد را پايه گذارى كنند ؛ فلسفه اى كه قادر گرديد مردم و عواطف آنها را به صحنه آورد. مؤلفه هاى مورد استفاده ى اين تازه واردها در اجراى مأموريت خود عبارت بود از مردم ، خدمت به مردم ، و ارتباط عاطفى با مردم . حال سازمانهاى جديد چگونه مى خواهند با اين تحول جديد به مقابله برخيزند در حالى كه تنها عامل دفاعى شان ديوانسالارى است؟