استراتژی محصول

استراتژی محصول و نقشه راه

مقدمه

معمولاً محصولات در طول زمان رشد و تکامل می یابند، بنابراین زمانی که ما به یک “محصول” مراجعه می کنیم منظورمان مجموعه ای از محصولانی است که  برای عرضه آن محصول بوحود آمده است. مدیر محصول ارتباط مستقیم با محصول دارد. این به چند دلیل اهمیت دارد. هنگامی که تیم محصول سخت در حال کار بر روی یک محصول هسنتد، باید بدانند که در ادامه چه اتفاقی روی میدهد. آیا این پایان محصول است؟ یا آن که توان افزایش محصول در طول زمان برای رفع نیازهای اضافی و یا سایر بازارها است؟

این اطلاعات فقط رد کردن سلائق تیم محصول نیست. چشم انداز برای خط تولید محصول و استراتژی محصول می تواند به تیم انگیزه ی بسیاری دهد. اغلب باید برای برآورد آنچه نیاز است در مورد چهارچوب زمانی توافق صورت پذیرد، و اگر تیم در یابد که ویژگی هایی  که آنها به شدت در مورد آن  حساس هستند  در نسخه های آینده ارائه خواهند شد، آنها احساس بهتری نسبت به کار خود پیدا می کنند.
در ثانی می تواند به مهندسی سازمان برای  داشتن درکی از آینده محصول  کمک کند چرا که  آنها باید تصمیم گیری های بسیاری در مورد آینده ی محصولات داشته باشند. بنابر این بهتر است  اطلاعات بسیاری به آنها داده شود  تا اینکه تیم برای  دوباره سازی عناصر اصلی  به خطر نیفتد.
سوم اگر بدانند که آن محصول در آینده به کجا قرار است برسد به فروش و بازاریابی سازمان در ارتباط با چشم انداز محصول برای  مشتریان و تحلیلگران صنعت کمک خواهند کرد.  باید  در ارائه ی جزئیات محصول و در دسترس بودن آن هم از لحاظ رقابتی و هم از نظر جزئیات مراقب بود چرا که به احتمال زیاد در طول زمان هر دو فاکتور تغییر خواهند داشت. اما  مشتریان شما  می خواهند بدانند که آن محصول  به کجا خواهد رسید.

اهداف محصول و استراتژی محصول

استراتژی محصول و نقشه راه

هنگامی که بازاریابان استراتژی محصول را تدوین می کنند، تصمیماتی درباره منافع، ویژگی ها، سبک، نام گذاری، برچسب زنی، و بسته بندی محصول، اتخاذ می کنند. هدف آنها از این تصمیمات چیست؟داشتن اهداف روشن و صریح در ارتباط با محصول، جهت فعالیت های شرکت را مشخص کرده و آنها را یکپارچه می کند. این اهداف باید اهداف بازاریابی را پشتیبانی کرده و با رسالت کلی سازمان سازگار باشند.

استراتژی های اثر بخش محصول از چند مرحله متوالی حاصل می شوند. برای مثال در صورتی که اهداف شرکت بر بازده سرمایه گذاری متمرکز باشند، اهداف بازاریابی ممکن است بر افزایش سهم بازار و یا حجم فروش لازم برای دستیابی به نرخ بازده سرمایه گذاری متمرکز باشند، اهداف بازاریابی ممکن است بر افزایش سهم بازار و یا حجم فروش لازم برای دست یابی به نرخ بازده سرمایه گذاری مورد نظر، تمرکز نمایند. در این صورت، اهداف محصول باید نشان دهنده چگونگی کمک تصمیمات راجع به محصول در رسیدن به سهم بازار یا سطوح مورد نظر فروش باشند.

اثربخشی اهداف محصول

اهداف محصول، در صورتی اثر بخش خواهند بود که، قابل سنجش، واضح و بدون ابهام  و امکان پذیر باشند. به اضافه این که این اهداف باید در یک چارچوب مشخص زمانی قرار گیرند. برای نمونه اهداف محصول شرکت فروزن انتری را مورد توجه قرار دهید:

• حذف چربی محصول، جهت راحت نگاه داشتن مشتریان حساس، در سال مالی پیش رو.
• معرفی سه محصول جدید در فصل جاری، برای بهره گیری از علاقه فزاینده مصرف کنندگان به غذاهای مکزیکی.
• بهبود جوجه های سوخاری در طول سال مالی پیش رو تا حدی که مصرف کنندگان آنها را بهتر از محصول رقبا ارزیابی نمایند.

اگر برنامه ریزان باید همواره با مشتریان در ارتباط باشند تا اهداف آنها با نیازهای مشتریان منطق باشند، دانش به روز موجود در محصولات جدید رقبا نیز منبع مهمی برای تعیین اهداف محصول است. مهم تر از همه این که این اهداف باید پیامدهای بلند مدت تصمیمات مرتبط با محصول را مورد توجه قرار دهند. برنامه ریزان هرگز نباید سلامتی بلند مدت شرکت را قربانی اهداف کوتاه تری، نظیر افزایش فروش یا دست یابی به اهداف مالی، نمایند. برنامه ریزان محصول ممکن است بر یک یا چند محصول مجزا، یا گروهی از محصولات به عنوان یک کل، تمرکز داشته باشند. در این قسمت، بررسی مختصری از هر دو مورد انجام شده است. علاوه بر آن، به بحث مهم دیگری که عبارت است از “کیفیت محصول “پرداخته شده است.