اصطلاحات بازاریابی حرف C

اصطلاحات بازاریابی حرف C

فهرست مطالب

اصطلاحات بازاریابی حرف C

اصطلاحات بازاریابی حرف C را با گزارش تماس (Call report ) آغاز می کنیم.

گزارش تماس

Call Report

گزارش فعاليتى كه فروشندگان تهيه مى كنند و حاوى مكالماتى كه آنان در طول يك دوره انجام داده اند و همچنين اطلاعات مربوط به حساب هايشان مى باشد.


تخفيف نقدى  ،  تخفيف در صورت خريد نقدى

Cash Discount

تخفيفى در قيمت سياهه كه به خريدار ، به خاطر پرداخت سريع صورت حسابش ، داده مى شود. براى مثال چنانچه شرايط صورت حساب ١٠٪‏ يا دو درصد در روز است و خالص آن ٣٠ باشد ، به اين ترتيب اگر خريدار صورت حساب خود را در ده روز پرداخت كند ، خريدار مى تواند ٢ درصد از مبلغ صورت حساب را كسر كند. در غير اين صورت كل مبلغ را بايد در ٣٠ روز بپردازد. تخفيف نقدى به اين معنى نيست كه كل مبلغ پول بايد در زمان خريد يا تحويل پرداخت شود.


فروش نقد ، وجه نقد در برابر تسليم كالا

Cash Sale

تحويل كالا يا خدمات در برابر دريافت فورى وجوه نقد ، در اصطلاح بازار سهام ، به معامله اى در تالار بورس سهام گفته مى شود كه ايجاب مى كند اوراق قرضه در همان روز تحويل شوند. در تجارت ” به طرز منظم ” ، بعد از اين كه خريد يا فروش انجام شد ، فروشنده موظف است در پنجمين روز كارى كالا ( يا خدمات ) را تحويل دهد.


دوره فروش نقدى   

 Cash Terms

اصطلاحات بازاریابی حرف C: دوره فروش نقدى

دوره فروش نقدى

به توافق بر سر پرداخت وجه نقد در برابر كالاهاى خريدارى شده ، معمولاً در دوره ى معينى از زمان گفته مى شود.


شرح كالا ، مشخصات كالا ،  كتاب فهرست

Catalog

كتاب يا كتابچه ى تبليغاتى ( يا پايگاه الكترونيكى داده ) كه در آن كالاها به خريداران آينده معرفى شده است. كتاب مشخصات كالا عموماً تصويرى از اقلامى كه براى فروش ارائه شده اند به همراه متنى توصيفى و اطلاعات ضرورى چون قيمت ، دستمزد حمل و نقل ، زمان تحويل و غيره را ارائه مى دهد.

مقاله بازاریابی   انواع بازار : تعاریف و خصوصیات 4 نوع از انواع بازارها

نمايشگاه فروش براساس صورت اجناس

Catalog Showroom

نمايشگاهى كه در آن ، فروش براساس صورت اجناس و خرده فروشى با هم تركيب شده اند. كالاها در فهرست هاى مشخصات كالا نمايش داده مى شوند و مشترى قبل از دادن سفارش خود با كارمندى ( فروش ) كه كالاها را به نمايشگاه آورده است ، مشورت مى كند. بازرگانان نمايشگاه فروش ، بر تبليغ نشان تجارى محصولاتى كه با قيمتى پايين تر از قيمت خرده فروشى عرضه شده اند ، تأكيد مى كنند.


اصطلاحات بازاریابی حرف C

بازاريابى على ،  بازاريابى انگيزه

Cause Marketing

اصطلاحات بازاریابی حرف C: بازاريابى على بازاريابى انگيزه

بازاريابى على بازاريابى انگيزه

كاربرد اصول بازاريابى براى مقاصد سياسى ، اجتماعى ، آموزشى ، امور خيريه ، فرهنگى و مذهبى و نظاير آن ، در تلاش براى تغيير نگرش ها و در نهايت رفتار افراد.


بازاريابى مرتبط با يك قضيه

Cause – related Marketing 

تلاش هاى بازاريابى ( مانند حمايت جمعى از بازى هاى المپيك ) كه در آن نشان تجارى يا محصول خاصى به يك علت يا حادثه پيوند زده شده است. هدف اصلى بازاريابى مرتبط با يك قضيه كسب درآمد است. با وجود اين ، چنين فعاليتى ممكن است به افزايش رضايت مردم بينجامد. اين اصطلاح نبايد با Cause marketing  اشتباه گرفته شود.


هشدار به خريدار

Caveat Emptor

اصطلاحى است لاتين به معنى ” هشدار به خريدار ” ، كه هدف آن آگاه كردن خريداران مى باشد. معنى ضمنى آن اين است كه خريدار با مسئوليت خود مشترى صورت مى گيرد و فروشنده در برابر آن مسئوليتى ندارد و آن را ضمانت نمى كند.

 

مقالات پیشنهادی
هزینه فروش چیست ؟ فرمول هزینه فروش

 


هشدار به فروشنده

Caveat Venditor

اصطلاحى است لاتين به معنى ” هشدار به فروشنده “. به عنوان يك اصل قانونى ، مفهوم ضمنى آن اين است كه فروشنده مسئول كيفيت و كميت كالاى فروخته شده است. گاهى Caveat Vendor نيز گفته مى شود.


بالاترين قيمت ،  سقف قيمت

Ceiling Price

بالاترين قيمتى كه در فروش كالاها و خدمات قابل حصول و جايز است.


بازاريابى براى شهرت

Celebrity Marketing 

تعدادى از اشخاص هنرمند ، ورزشكاران و غيره كه توسط مديران ، مديران تبليغات يا نمايندگى هايى مانند نمايندگى ويليام موريس ( William Morris ) پذيرفته مى شوند. در بازاريابى شهرت ، هدف رقابت هاى بازاريابى ، ايجاد ، حفظ و تغيير نگرش افراد نسبت به افراد مشهور يا گروهى از افراد مشهور از طريق نمايش هاى رسانه اى ، پوشش خبرى و تبليغات ديگر مى باشد.


بازار مركزى

Central Market 

اصطلاحات بازاریابی حرف C: بازار مركزى

بازار مركزى

منطقه اى جغرافيايى كه در آن تمركز عظيمى از عرضه كنندگان وجود دارد. بازار مركزى ممكن است يك مركز بازرگانى كالا ، و يا صرفاً گروهى از عرضه كنندگان در همان بخش شهر باشند مانند مركز پوشاك در نيويورك. بازارهاى مركزى مكان هايى مناسب فراهم مى آورند تا فروشندگان و خريداران بتوانند براى مبادله ى كالاها و خدمات با همديگر تماس برقرار كنند.


تخفيف زنجيرى ، تخفيف متوالى

Chain Discount

مجموعه اى از تنزيل ( تخفيف ) هاى تجارى كه معمولاً به مقدار خريد مربوط مى شود و به شكل توالى درصدها نشان داده مى شود. براى مثال : مجموعه هاى ٥+٥+٣٠ بايستى از قيمت ليست منتشر شده يا قيمت خريد پيشنهادى براى مصرف كننده محاسبه شود.

بدين صورت كه ابتدا يك تخفيف ٣٠ درصدى گرفته مى شود سپس از نتيجه به دست آمده ٥ درصد و بار ديگر يك ٥ درصد ديگر از اين نتيجه كم مى شود تا اينكه به قيمت خريد برسد. توالى تنزيل ها با افزايش مقدار اقلام خريدارى شده ، افزايش مى يابد. استفاده از تخفيف هاى زنجيرى در بين عمده فروشان يك امر رايج است.

مقاله بازاریابی   بازاریابی کششی : تعریف ، روشها ، برنامه ریزی و اجرا و مشاغل بازاریابی کششی

اصطلاحات بازاریابی حرف C

سيستم فروشگاه زنجيره اى 

 Chain Store System

دسته اى از فروشگاه ها معمولاً دوازده يا بيشتر كه مالكيت اآنها در اختيار يك شركت مى باشد و داد و ستد و اداره آن به صورت متمركز صورت مى گيرد و در ايالات متحده بزرگترين فروشگاه هاى زنجيره اى ، خواربار فروش ها و پمپ هاى بنزين مى باشند. اين اصطلاح همچنين در اشاره به تعداد زيادى از سازمان هاى تجارى ( J.C.Perny sears ) زنجيره هاى نمايندگى هاى انحصارى ( Burger King, Mc Donals ) و فروشگاه هاى زنجيره اى كالاهاى ويژه ( Lerner Shop, etc ) نيز استفاده مى شود.


فرمانده كانال ، سر دسته كانال

 Channel Captain 

سازمانى ( معمولاً يك سازنده ، يا عمده فروش ، گاهى يك خرده فروش ) كه بر كانال توزيع تسلط دارد و آن را كنترل مى كند. توانايى پذيرش اين نقش تقريباً هميشه مبنى بر قدرت اقتصادى است. فرمانده كانال رهبرى آن را مى پذيرد و اغلب سياست توزيع را تعيين مى كند.


تعارض در كانال ، ناسازگارى كانال

Channel Conflict

اصطلاحات بازاریابی حرف C : تعارض در كانال ناسازگارى كانال

تعارض در كانال ناسازگارى كانال

در بازاريابى ، ناسازگارى بين دو يا چند عضو را در سطوح مختلف آن كانال ( و بنابراين تعارض عمودى ) تعارض در كانال گويند. معمولاً اين مسأله زمانى ديده مى شود كه عضوى از آن كانال ، براى مثال ، يك سازنده با نفوذ ، تلاش مى كند تا كنترل محل سيستم توزيع را در دست گيرد.

 

مقالات پیشنهادی
مدیریت برند در صنعت مد

 

تعارض كانالى افقى زمانى ديده مى شود كه بين دو يا چند عضو يك كانال كه در يك سطح به كار مشغولند ناسازگارى ( با رقابت طبيعى اشتباه نشود ) وجود دارد.

براى مثال ، يك خرده فروش ممكن است احساس كند كه خرده فروشى ديگر از طريق ترساندن عرضه كننده اى كه به هر دو عرضه مى كند منافع غير عادلانه اى كسب مى كند.


همكارى كانال ، همكارى متقابل در كانال

Channel Cooperation

ارتباط متقابل سازنده بين تمام اعضاى يك كانال توزيع را گويند كه به افزايش فروش و منافع همه شركت كنندگان ( اعضا ) منجر مى شود. در كل ، جلب همكارى داوطلبانه ديگر اعضاى كانال به عهده ( وظيفه ) فرمانده كانال مى باشد. فرمانده كانال ممكن است اين كار را از طريق ارائه مطالب تبليغاتى ، آموزش نيروهاى واسطه فروش و يا دادن مشاوره مالى به يك عضو كانال انجام دهد.

فرماندهان كانال ، از طريق دادن اطلاعات در مورد اولويت هاى مصرف كننده و الگوهاى خريد به سازندگان كمك مى كنند. اگر فرمانده كانال در جلب همكارى داوطلبانه موفق نباشد ، ممكن است تلاش كند تا اعضاى كانال خود را از طريق روش هايى چون داد و ستد انحصارى ، بستن توافقات ، قدرت معامله كامل ، محدوديت هاى فروش مجدد ، معامله به مثل ، تجويز قيمت ، تبعيض قيمت ، عدم معامله ، به زور وادار به همكارى كند.

با اين وجود بسيارى از اين روش ها اگر غير قانونى نباشند به طور دقيق متوسط مقررات دولتى تحت نظارت قرار مى گيرند و محدود مى شوند.


تناسب كانال

Channel Fit

در بازاريابى محصول ، تناسب كانال به ميزان تناسب ( سازگارى ) يك محصول با كانال هاى موجود توزيع اشاره دارد. وقتى گفته مى شود يك محصول با كانال توزيع تناسب خوبى دارد كه آن محصول به آسانى به مسير ( كانال ) موجود اضافه شود و نياز به باز كردن كانال ديگرى براى آن نباشد. براى مثال ، محصولى كه مى توان آن را از طريق عمده فروشان و خرده فروشانى كه ديگر محصولات شركت را مى فروشند ، به فروش رساند.


اصطلاحات بازاریابی حرف C

جريان هاى كانال  

 Channel Flows

مقاله بازاریابی   عمق بازار (DOM) - نمای کلی، مثال ها و عوامل عمق بازار

اعضاى مختلف يك كانال بازاريابى ( سازندگان / توليدكنندگان ، توزيع كنندگان ، خرده فروشان ، مشتريان و غيره ) كه ممكن است از طريق دو يا چند شكل از گردش كه جريان ناميده مى شود به هم مرتبط باشند. 

اين جريان ها عبارتند از :

 ١. جريان فيزيكى ، حركت واقعى محصولات يا تحويل خدمات به طرف مشترى
٢. جريان مالكيت يا تملك ، انتقال مالكيت كالاها از يك عضو كانال به عضو ديگر
٣. جريان مالى يا پرداخت ، اعطاى اعتبار به پايين كانال و حركت پرداخت ها به طرف بالا
٤. جريان ارتباطى يا اطلاعاتى كه شامل فعاليت هايى مانند انتقال اطلاعات توليد به طرف پايين ، تلاش فروش هاى شخصى و مبارزات تبليغاتى گوناگون.

طول كانال  

  Channel Length

اصطلاحات بازاریابی حرف C : طول كانال

طول كانال

به كل سطوح مختلف عاملان عمده فروش و خرده فروشان و غيره گفته مى شود. كالاهاى مصرفى اغلب از طريق يك كانال چهار حلقه اى ( و گاهى پنجرحلقه اى ) از توليد كننده به عاملان عمده فروش و عاملان خرده فروش و سپس به مصرف كننده انتقال مى يابند.

كالاهاى صنعتى عموماً از طريق كانال هاى كمترى انتقال مى يابند ، زيرا اين كالاها اغلب به طور مستقيم توسط توليد كننده به مشترى صنعتى فروخته مى شود. طول كانال تحت تأثير ويژگى هاى بازار توليد ، ويژگى هاى شركت و محيط اقتصادى قرار دارد. شركتى كه از وضعيت مالى خوبى برخوردار است ، در يك محيط سالم اقتصادى ، زمانى كه كالاهايى با قيمت هاى بالا و براى تعداد كمى از مشتريان توليد مى كند كانال هاى كوتاهترى را براى توزيع آن ترجيح مى دهد.

اين طول كانال به ويژه به اين دليل كه محدوديت هايى قانونى وجود دارد كه از بازاريابى كالاها جلوگيرى مى كند ، مطلوب است. شركتى كه از وضعيت مالى خوبى برخوردار نيست در يك محيط ناسالم اقتصادى ، زمانى كه كالاهاى با قيمت پايين و براى مصرف انبوه ( عمومى ) توليد مى كند ، كانال طولانى توزيع را ترجيح مى دهد. اين طول كانال ، محدوديت هاى قانونى بسيارى دارد.


اصطلاحات بازاریابی حرف C

تعداد كانال ها

Channel Number 

تعداد كانال هاى مختلفى كه يك بازارياب از آن استفاده مى كند. اگر شركت ، كالاهاى خود را به بازار هاى كاملاً مختلف يا بخش هاى مختلفى از بازار بفروشد تعداد كانال هاى مختلف تغيير خواهد كرد. براى مثال : يك توليد كننده مواد آرايشى مانند Revlon ، محصولات گران قيمت خود را مستقيماً به فروشگاه هاى بزرگ مى فروشد ، در حالى كه محصولات ارزان قيمت خود را از طريق واسطه ها به داروخانه ها مى فروشد. تعداد كانال ها همچنين به مناطق جغرافيايى و ميزان خريداران بستگى دارد.


كانال توزيع

Channel of Distribution 

كانال توزيع مسيرى است كه در طول آن ، كالاها و خدمات از توليد كننده / سازنده ، از طريق واسطه هايى مانند عمده فروشان ، توزيع كنندگان ، خرده فروشان ، به مصرف كننده نهايى انتقال مى يابد. به اين ترتيب مى توان يك كانال را به يك خط لوله يا يك خيابان تشبيه كرد. شركت هايى كه در اين فرايند مبادله شركت دارند را نيز مى توان به عنوان كانال توزيع در نظر گرفت. به عبارت ديگر ، گروهى از مؤسسات كه به طور هماهنگ كار مى كنند و جريان كالاها و خدمات را ميسر مى كنند. اين جريان مى تواند هم انتقال فيزيكى محصولات و يا فقط انتقال مالكيت آن را شامل شود.


قدرت كانال 

  Channel Power 

به توانايى همنوا كردن ديگر اعضاى كانال توزيع با خواسته هاى يك عضو گفته مى شود عضوى كه اين قدرت را اعمال مى كند فرمانده كانال يا رهبر كانال ناميده مى شود.

مقاله بازاریابی   بازاریابی هوشمند – تعریف، مولفه ها، جمع آوری داده ها و مزایای بازاریابی هوشمندانه

عرض كانال ، پهناى كانال 

 Channel Width 

تعداد فروشگاه ها يا شركت هايى كه در هر سطح كانال توزيع مشغول هستند. پهناى كانال ممكن است بسيار وسيع باشد به اين صورت كه تقريباً از طريق هر فروشگاه عمده فروشى يا خرده فروشى محصولات به فروش برسد ، يا ممكن است انحصارى باشد به اين صورت كه محصولات تنها از طريق يك عمده فروش يا يك خرده فروش در يك منطقه معين به فروش برسد. اقلام ( كالاهاى ) لوكس مانند اتومبيل ، وسائل منزل و غيره از توزيع انحصارى يا توزيع انتخابى ، يعنى استفاده از بيش از يك كانال اما كمتر از تعداد راه هايى كه شركت مى تواند يك محصول را انتقال دهد استفاده مى كنند.


فروش دسته بندى شده ، فروش كالاهاى همگن دسته بندى شده

Classification Merchandising

در خرده فروشى ، عبارت است از عمل تنظيم گستردگى يك مجموعه متنوع از كالاها براساس انواع مرتبط يا دسته بندى كالاها. گزارش داده ها به وسيله اين دسته بندى ها كنترل مى شود. نظريه اى كه در پس اين عمل قرار دارد ، اين است كه دسته هاى همگن و كوچك كالا به منظور كنترل مراجع بهترى هستند. ( كنترل دسته هاى همگن و كوچك كالا آسانتر است ).


تبليغات طبقه بندى شده

  Classified Advertizing

در روزنامه ها و مجلات ، تبليغات طبقه بندى شده به آن آگهى هاى تبليغاتى كه در ستون هاى خاصى قرار گرفته و براساس نوع محصول يا خدمت تنظيم شده اند ، اشاره دارد. چهارچوب و سبك حروفى كه در اين ستون ها استفاده شده است نسبتاً متحدالشكل هستند.


رويكرد بازار هدف تركيبى

Combined Target Market Approach 

روشى براى بخش بندى بازار كه در آن دو يا چند بخش مختلف بازار در يك بازار بزرگ هدف تركيب شده اند. سپس ، از يك استراتژى مستقل بازار براى به مبارزه طلبى از آن گروه بزرگ به كار مى رود. متحدان ، يعنى شركت هايى كه اين روش را انتخاب كرده اند ، در تلاش براى افزايش اندازه بازارهاى هدفشان يا براى به دست آوردن صرفه هاى در مقياس معين ، به حداقل رسانيدن خطرات ، يا براى جمع آورى صرفه جويانه منابع محدود ، اين گونه عمل مى كنند. آنها تلاش مى كنند تا پيشنهاد اصلى شان را براى مقاعد كردن اين مشتريان متحد ( به هم پيوسته ) افزايش دهند يا تعديل كنند ، و براى متقاعد كردن هر زير بخشى كه آن محصول نيازهايش را برآورده مى كند به طور قابل توجهى بر تبليغات تكيه مى كنند.


بازاريابى تجارى

Commercial Marketing 

كاربرد استراتژى ها ، مفاهيم و روش هاى بازاريابى و تلاش براى كسب سود كه با كاربرد آنها در بخش غيرانتفاعى متفاوت است.


اصطلاحات بازاریابی حرف C

پورسانت ، حق العمل ، دلالى ، كميسيون ، كارمزد

Commission

روش جبران خدمتى است كه در آن پرداخت ها مستقيماً با فروش يا سود به دست آمده توسط فروشنده در ارتباط است. به طور خاص ، فروشنده درصدى از فروش را به عنوان حقوق دريافت مى كند كه به آن كارمزد اطلاق مى شود. تركيب هاى مختلفى از حقوق و كارمزد مى تواند مورد استفاده قرار گيرد. در روش جبران خدمت ” حقوق + كارمزد ” كارمند يك حقوق مستقيم به اضافه درصدى از كل فروش در طول يك دوره خاص را دريافت مى كند. ” كارمزد بدون حقوق ” به معنى درصد ثابت يا متغيرى از ميزان فروش يا سود فروشنده بدون حقوق ثابت مى باشد. اين روش در صنعت هاى بيمه و سرمايه گذارى اوراق قرضه كاربرد بيشترى دارد.


كالا ، جنس ، متاع ، كالاى اقتصادى

Commodity 

كالاهاى كشاورزى ، مال تحارى منقول : اگرچه اين اصطلاح مهم مى باشد با وجود اين ، Commodity  را معمولاً براى محصولات كشاورزى يا معدنى به كار مى برند مانند : گندم ، احشام و اغنام ، تخم مرغ ها ، پنبه ، آب ميوه پرتقالى ، نقره ، پوست ، كاغذ ، الوار و نظاير آن. گاهى اوقات اين اصطلاح ممكن است به كالاهايى كه ساخته شده است اشاره داشته باشد اما هيچ گاه در مورد خدمات به كار نمى رود.

مقاله بازاریابی   خدمات مشتری : تعریف، اهمیت، مزایا و نکات و 15 مهارت خدمات مشتری

رويكرد بازاريابى با محدوديت كالا

Commodity Approach to Marketing 

رويكردى در مطالعه بازاريابى كه در آن حركت كالاها از توليدكننده به مصرف كننده به عنوان كليد فله فرايند بازاريابى تلقى مى شود.


بازار كالا  

 Commodity Exchange 

سازمان غيرانتفاعى كه براى اعضايش مكانى را كه در آن كالاها ، پايين خودشان و يا با ديگران ، براساس كارمزد داد وستد مى شود فراهم مى نمايد. اين مبادله تنها به منظور خريد و فروش نيست بلكه ايجاد و تقويت قوانين را نيز در بر مى گيرد و مى تواند مباحثات ميان اعضا و تجار را تعديل كند.


 Commodity Products 

آن دسته از محصولات صنايع پايه كه هر چند ممكن است نشان تجارى داشته باشند ، عموم مردم آنها را از يكديگر تشخيص نمى دهند ، براى مثال : لاستيك اتومبيل ، ياتاقان ، فولاد ، قطعات الكترونيكى ، و نظاير آن.


بازار مشترك

Common Market 

اتحاد كشورهايى كه موانع تجارى موجود بين خود را كاهش داده اند يا حذف كرده اند و بر سر تعرفه هاى خارجى به توافق رسيده اند. به علاوه بازارهاى مشترك عموماً امكانات جريان آزاد نيروى كار و سرمايه را از كشورى به كشور ديگر فراهم مى نمايد.


شركت

Company 

در معناى وسيع ، به هر گروهى از افراد كه به طور دارطلبانه براى انجام هر گونه فعاليت ، تجارت ، يا كسب و كار تجارى گرد هم مى آيند گفته مى شود.


مزيت نسبى  یا برترى نسبى

Comparative Advertizing

نوعى تبليغات رقابتى است كه در آن از نشان هاى تجارى خاصى اسم برده مى شود و خصوصيات و ويژگى هاى آنها با همديگر مقايسه مى شوند. در تبليغات رقابتى ، هدف ، نشان دادن برترى محصول است كه براى آن تبليغ صورت مى گيرد.به عنوان Comparative Advertizing نيز شناخته مى شود.


بازاريابى تطبيقى

Comparative Marketing 

در بازاريابى بين المللى ، به مطالعه تفاوت ها و شباهت هاى بين سيستم هاى مختلف ملى به تقاضا و همچنين توزيع گفته مى شود.


اصطلاحات بازاریابی حرف C

خريد مقايسه اى ،  خريد تطبيقى

Comparison Shopping

عمل تجارى كه در آن خرده فروش از طريق فرستادن يك خريدار به فروشگاه خرده فروش رقيب ، اطلاعاتى در مورد او كسب مى كند. خريد مقايسه اى ممكن است از طريق يك نمايندگى خارجى كه به همين منظور تشكيل شده است يا به وسيله شعبه خريد مقايسه اى خود آن فروشگاه انجام گيرد.


تبليغ رقابت آميز

Competitive Advertizing

تبليغى كه به جاى تبليغ دسته هاى وسيعى از محصولات ، براى نشان هاى تجارى خاص اهميت قائل مى شود و هدفش اين است كه مصرف كننده را به خريد محصول خاصى برانگيزاند.


محيط رقابتى 

Competitive Environment 

محيط رقابتى براى هر شركت در بازار عبارت است از مجموع كل شركت هاى ديگرى كه محصولاتى مشابه محصولات شركت يا جانشينى براى آن محسوب مى شوند را داد و ستد مى كنند. براى مثال ، براى بازارياب شكر ، محيط رقابتى شامل تمام شركت هاى ديگرى كه شكر و همچنين شركت هايى كه شيرين كننده هاى مصنوعى را داد و ستد مى كنند ، مى باشد.


كالاهاى مكمل

  Complementary Goods

دو يا چند كالا كه به هم مرتبط هستند به اين صورت كه تغيير در مقدار تقاضاى يك كالا موجب تغيير مستقيم در مقدار تقاضاى كالاهاى ديگر ، در داخل بودجه معين مصرف كننده ، مى شود. براى مثال ، اگر كاهش قيمت نان باعث شود كه مصرف كننده تقاضاى خود براى نان و بعد از آن كره را افزايش دهد بنابراين نان و كره در بودجه آن مصرف كننده ، كالاهاى مكمل هستند.

مقاله بازاریابی   بازاریابی القایی – در بازاریابی سابلیمینال همه چیز آنگونه که می بینید ، وجود ندارد!

ادغام مختلط ، ادغام درهم

Conglomerate Merger

ادغام دو يا چند شركت از صنعت هاى غير مرتبط مانند توليد كننده لوازم آرايشى و يك توليد كننده پوشاك بچه ها ، اين دو شركت نياز به اين ندارند كه در كانال توزيع در يك سطح يكسان باشند ، براى مثال ، يك توليد كننده پوشاك مى تواند با يك فروشگاه خرده فروشى ادغام شود يا اينكه يك آژانس اتومبيل كرايه مى تواند با يك توليد كننده مواد غذايى ادغام شود. شركت هاى درگير در اين كار به منظور ايجاد تنوع در كارهايشان و همچنين حفظ منافعشان از گزند نوسانات اقتصادى ، ادغام را مى پذيرند.


نوآورى هماهنگى ،  نوآورى سازگارى

Congruent Innovation

رونق دادن به محصولاتى كه به اين دليل كه آنها بسيار به كندى تغيير مى كنند ، به لحاظ افقى با محصولات پيش از خود يكسان هستند. اين محصولات اغلب تنها در كيفيت بالاتر يا پايين تر با همديگر تفاوت دارند. نوآورى هماهنگى الگوهاى مصرفى موجود را هرگز مختل نمى كند.


سازگارى تركيب محصول ، انسجام تركيب محصول

Consistency of Product Mix

تركيب محصول يك شركت از سه ويژگى برخوردار است : عرض ، عمق و سازگارى. زمانى گفته مى شود خطوط توليد يك شركت سازگار هستند كه آنها از ويژگى هاى مشترك معينى استفاده ى پايانى مشابه ، كانال هاى توزيع مشترك ، امكانات توليد مشترك و نظاير آن برخوردار باشند.


مصرف افراطى ، مصرف تجملى ، مصرف نمايشى ، مصرف پر جاذبه

Conspicuous Consumption

اصطلاحى كه اولين بار تورستين وبلن ( Thorstein Veblen ) از آن استفاده كرد و به معنى مصرف بالاى سطح امرار معاش ( ادامه حيات ) مى باشد ، به اين معنى كه طبقه به اصطلاح ” تن آسا ” بيشتر از طريق معيارهاى زندگى ، خوردن و پوشيدنشان ديگران را تحت تأثير قرار مى دهند. همچنين در زبان محلى به طعنه Keep up With the joneses ( چشم و هم چشمى كردن ) گفته مى شود.


رفتار مصرف كننده

Consumer Behavior

به اعمال مصرف كننده در بازار و محرك هاى بنيادى اين اعمال گفته مى شود. بازاريابان اميدوارند كه با شناخت عواملى كه موجب مى شود تا مصرف كننده كالاها يا خدمات خاصى را خريدارى كند ، كالاهاى مورد نياز بازار و كالاهايى را كه منسوخ شده اند و چگونگى عرضه آن كالاها به مشترى را معين كنند.


بازار مصرف كننده ، بازار كالاهاى مصرفى

Consumer Market

بازار مصرف كننده متشكل از اشخاصى است كه كالاها و خدمات را براى استفاده خود و استفاده افراد خانواده خود خريدارى مى كنند. به عبارت ديگر آنها كالاهاى خريدارى شده را نه دوباره مى فروشند و نه آنها را در شركت هاى تجارى ديگر استفاده مى كنند.


پژوهش در مورد  مصرف كننده

Consumer Research

مطالعه مصرف كننده نهايى به منظور تعيين عواملى كه بر تصميمات خريد مصرف كننده شامل زمان ، پول و تلاش در مصرف كالاها و خدمات تأثير مى گذارد. رفتار مصرف كننده شامل مطالعات مرتبطى در مورد مردم شناسى ، جامعه شناسى ، انسان شناسى ، روان شناسى مى باشد. بازاريابان براى شناسايى بازارهاى هدف و تعيين چگونگى بازاريابى كالاها و خدمات در آن بازارهاى هدف به كاراترين وجه چشم به تحقيقات مصرف كننده دوخته اند.


محرك هاى مصرف كننده ، مشوق هاى مصرف كننده

Consumer Simulants

مقاله بازاریابی   بازاریابی روستایی : فرصت ها و فراتر از آن

مشوق ها و انگيزه هاى مختلفى كه براى جذب مشترى و برانگيزاندن تقاضا به كار گرفته مى شود. محرك هاى مصرف كننده مى تواند شكل نمونه هاى آزادى كه به خانه ها تحويل مى شود ، خريدها و جوايز مجانى كه در فروشگاه هاى خوده فروشى ارائه مى شود ، مسابقه ها و شرط بندى و ديگر فعاليت هاى تبليغاتى را به خود بگيرد.


اضافه مصرف ،  اضافه مصرف كننده

Consumer Surplus

تفاوت ، آنگونه كه مصرف كننده احساس مى كند ، بين ارزش خريد و قيمتى كه او براى آن پرداخت مى كند. اگر مصرف كننده احساس كند كه بيشتر از ارزش پولش مى دهد ، يا اگر او تمايل داشت كه براى همان كالاها قيمتى بالاتر بپردازد ، اضافه مصرف كننده وجود دارد.


تقاضاى هميشگى

Continues Demand

نياز يا تقاضا براى كالاها و خدماتى كه براى مدتى طولانى بادوام مى مانند.


نوآورى مداوم

Continues Innovation 

فرايندى مداوم كه از طريق آن كالاهاى جديد توسعه و به بازار عرضه مى شوند. به جاى عرضه و ارائه نوآورى هاى جديد ، بيشتر اين محصولات جديد همان محصولاتى هستند كه قبلاً توليد مى شدند و با كمى تغيير تبديل به محصول جديدى شده اند.


سيستم بازاريابى عمودى شركت

Corporate Vertical Marketing System 

سيستمى كه در آن يك شركت بزرگ ، دو يا چند سطح از كانال بازاريابى را اداره مى كند. براى مثال ، ممكن است يك توليد كننده مالكيت تسهيلات و امكانات توزيع كالاهايش و همچنين فروشگاههاى خرده فروشى را كه كالاها در آن به فروش مى رسد ، داشته باشد.


بازاريابى معكوس

 Counter Marketing 

تلاش هايى كه به قصد حذف كامل تقاضا براى يك كالا ، خدمت يا فكر صورت مى گيرد. بازاريابى معكوس عموماً به وسيله افرادى انجام مى گيرد كه محصول مورد بحث را نامطلوب و يا ناسالم تشخيص داده اند. تلاش هاى دولت مركزى يا انجمن سرطان آمريكا براى منصرف كردن افراد از مصرف دخانيات نمونه هايى از بازاريابى معكوس مى باشند. همچنين به عنوان عدم فروش نيز شناخته مى شود.


خريد معكوس

Counter Purchase 

در بازاريابى بين المللى ، شكلى از تجارت كه در آن طرف هاى تجارى در مورد دو قرارداد مذاكره مى كنند. در چهارچوب قرارداد نخست ، فروشنده از خريدار وجه نقد دريافت مى كند. در چهارچوب قرارداد دوم فروشنده مى پذيرد تا به اندازه مباغ موجود در قرارداد اول از فروشنده اصلى كالا خريدارى كند. به عبارت ديگر ، فروشنده اصلى به جاى پرداخت نقدى توافق مى كند تا در آينده ( عموماً در ٦ تا ١٢ ماه ) تبديل به خريدار شود.


فروش خلاقانه ، فروش به روشى نو

Creative Selling

رويكرد فروش كه مستلزم دانش كامل ، هم در مورد محصول و هم در مورد نيازهاى آشكار مصرف كننده مى باشد. محصول ( يا خدمت ) نمايش داده مى شود ، توصيف مى شود و به نحو ترغيب كننده اى به مصرف كننده عرضه مى شود طورى كه در مصرف كننده اين احساس به وجود بيايد كه آن محصول نيازهاى او را برآورده مى كند. اين رويكرد به عنوان يك روش درجه يك فروش محسوب مى شود و متضاد routin order taking ( روش سفارش گيرى عادى ) مى باشد.


تخفيف مقدارى يكجا

Cumulative Quantity Discount 

تخفيفى كه بر مبناى كل خريدهايى كه در طول يك دوره خاص از يك توليد كننده ، سازنده يا عمده فروش صورت گرفته است ، داده مى شود. هدف از اين كار ، ترغيب خريداران به دادن سفارش هاى مكرر مى باشد. همچنين تخفيف خريد يا تخفيف عقب افتاده نيز گفته مى شود.


تقاضاى دوره اى ،  تقاضاى متغير ، تقاضاى چرخشى

Cyclical Demand

تقاضايى ( براى كالاها و خدمات ) كه از تغييرات چرخه هاى اقتصادى كشور تأثير مى پذيرد.

مقالات پیشنهادی
مدیریت زنجیره تامین

 

5/5 (1 نظر)
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *