استراتژی : تعریف ، سطوح ، فرآیند و انواع استراتژی در مدیریت استراتژیک

استراتژی یا راهبرد

تعریف استراتژی – استراتژی یا راهبرد چیست؟ راهبرد را می توان به عنوان یک برنامه عملی که با توجه به عوامل مختلف برای تحقق یک یا چند هدف طراحی شده است ، درک کرد.

انواع مختلف استراتژی برای توانمندسازی چشم انداز شما برای تحقق واقعیت به کار می رود.

تعریف

انواع

فرآیند

تدوین و فرمولبندی

ویژگی ها

سطوح

مولفه ها و اجزاء

تعریف استراتژی – استراتژی چیست؟

حتماً از مشاوران یا اساتید خود شنیده اید که باید یک استراتژی مناسب برای رسیدن به اهداف کسب و کار خود تهیه کنید.

این راهبرد ایستادگی و تداوم در تمام شرایط ، خواه اهداف زندگی شخصی ، اهداف زندگی حرفه ای یا اهداف زندگی تجاری ، متفاوت می شود .

تعریف 

راهبرد را می توان به عنوان یک برنامه عملی که با توجه به عوامل مختلف برای تحقق یک یا چند هدف طراحی شده است ، درک کرد.

لی بولمن (Lee Bolman) می گوید: “چشم انداز بدون استراتژی همچون یک توهم است” – صد در صد صادق باشید.

---

مقالات بازاریابی

قالب بیزینس پلن آماده

---

 

انواع مختلف استراتژی برای توانمندسازی چشم انداز شما برای تحقق واقعیت به کار می رود.

در این مقاله درباره استراتژی خواهیم فهمید که راهبرد چیست ، چگونه می توانید یک راهبرد مناسب را برای کانال سازی موفق کسب و کار خود ایجاد کنید و مفاهیم مختلف که در ایجاد strategy نقش اساسی دارند ، کدامند ؟

• استراتژی چیست؟

• انواع راهبرد ها در مدیریت استراتژیک :

• راهبرد چگونه تدوین می شود ؟

• ویژگی های یک Strategy موفق

• سه سطح / سطوح استراتژی

1) سطح شرکت

2) واحد کسب و کار

3) تیمی

• مؤلفه ها و اجزای بیانیه راهبردی کسب و کار

1) هدف استراتژیک

2) بیانیه ماموریت

3) بیانیه چشم انداز

4) بیانیه اهداف کلی و اهداف  جزئی

مقاله بازاریابی   طراحی کسب و کار - تعریف، اهمیت و ویژگی های طراحی کسب و کار

تعاریف استراتژی ؛

استراتژی به اقدامات مختلفی گفته می شود که توسط مدیران و افراد دیگر در مناصب سطح بالا برای دستیابی به اهداف شرکت انجام می گردد.

همچنین می توان آن را به عنوان جهت کلی و مؤلفه های مختلف دیگری که شرکت برای تحقق اهداف خود استفاده می کند ، نام برد.

راهبردسازی مؤثر می تواند منجر به دستیابی سریع تر اهداف کلی و اهداف جزئی شود.

به قول  Jim Rohn ، کارآفرین ، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی-

“موفقیت شامل 20٪ مهارت و 80٪ استراتژی است. ممکن است بدانید که چگونه موفق شوید ، اما مهمتر از آن این است که ، برنامه شما برای موفقیت چیست؟ “

بنابراین ، هنگامی که از تدوین راهبرد های مناسب برای تجارت خود می دانید ، به سمت یک رشد نمایی حرکت خواهید کرد و میزان موفقیت شما به طرز چشمگیری بالا خواهد رفت.

انواع راهبرد ها در مدیریت استراتژیک

در این قسمت  مقاله درباره استراتژی ، در مورد انواع راهبرد ها در مدیریت استراتژیک صحبت خواهیم کرد. همچنین سعی شده است برخی از مفاهیم در مورد سطو ح استراتژی ارائه شود. برای درک بهتر ، انواع راهبرد ها در مدیریت استراتژیک و سایر موضوعات مرتبط در اینجا شرح داده شده است.

انواع راهبرد ها در مدیریت استراتژیک :

اگر بخواهیم به انواع استراتژی ها در مدیریت استراتژیک اشاره کنیم ، می توانیم آن را به صورت پنج نوع مشخص کنیم. این طبقه بندی ممکن است یک نوع راهبرد جدید مدیریت عمومی (NPM) باشد. انواع استراتژی ها در مدیریت استراتژیک عبارت اند از :

1.  رقابتی – Competitive Strategy

2. شرکتی – Corporate Strategy

3. کسب و کار – Business Strategy

4. عملکردی – Functional Strategy ، و

5.  عملیاتی – Operating Strategy

استراتژی رقابتی چیست ؟

راهبرد رقابتی چیست ؟ در مرحله اول ، استراتژی رقابتی اولین نوع از استراتژی ها در مدیریت استراتژیک است. Competitive Strategy به طرحی اطلاق می شود که ترکیبی از اوضاع بیرونی است. در کنار نگرانی های یکپارچه درباره وضعیت شخصی یک سازمان. هدف راهبرد رقابتی ، کسب مزیت رقابتی در بازار در برابر رقبا است. مزیت رقابتی از راهکارهایی حاصل می شود كه منجر به برخی جنبه های منحصر به فرد بودن در بازار می شود. برنده شدن در استراتژی رقابتی در مزیت رقابتی پایدار است. نمونه هایی از استراتژی رقابتی شامل  تقابل ،  هزینه کم و  تمرکز یا  بازار ویژه است.

---

مقالات بازاریابی

قالب آماده برنامه بازاریابی

---

استراتژی رقابتی شامل رویکردها و ابتکارات تجاری است. در این نوع راهبرد شرکت برای جذب مشتری و ارائه خدمات متعهد می شود. ارزشهای برتر برای آنها از طریق تحقق نگاه مشتاقانه و همچنین تقویت موقعیت بازار تعریف می گردد. این تعریف از تامپسون و استریکلند  (Thompson and Strickland) بر “تاکتیکها و نبوغ” مدیران در ترسیم استراتژی تأکید دارد. این بدان معناست که راهبرد رقابتی به اقدامات مربوط می شود. همچنین ، این مدیران متعهد می شوند با جلب رضایت مشتریان ، موقعیت بازار شرکت را بهبود بخشند. وضعیت روشنگر بازار باعث می شود که برخلاف رقبا در صنعت ، اقداماتی انجام شود.

بنابراین ، مفهوم استراتژی رقابتی دارای زاویه نگاه رقیب است. استراتژی رقابتی شامل آن دسته از تاکتیک ها است که روش های مختلفی را برای ایجاد یک مزیت رقابتی قابل رقابت و تعیین شده ارائه می دهد. برنامه اقدام مدیریت ، محور استراتژی رقابتی است. هدف از استراتژی رقابتی این است که قلب مشتری را با برآوردن نیازهایشان بدست آوریم. سرانجام ، هدف این است که در برابر رقبا پیروز شوید و به مزایای رقابتی دست یابید.

استراتژی شرکتی

استراتژی شرکتی نوعی راهبرد در مدیریت استراتژیک است. این برنامه توسط مدیریت ارشد یک شرکت متنوع در سطح عالی ترسیم می شود. یک شرکت متنوع به “گروهی از شرکتها” مانند Bashundhara ، Partex ، Beximco و Square Group معروف است. چنین استراتژی توصیف استراتژی کلی شرکت است. همچنین ، راهبرد شرکتی اهداف بلند مدت را تعریف می کند و به طور کلی بر تمام مشاغل زیر چتر خود تأثیر می گذارد. یک استراتژی شرکتی (Bashundhara) ، که ممکن است شرکت های اصلی دستمال کاغذی در بنگلادش را بدست آورد تا رهبر غیرقابل انکار بازار باشد.

استراتژی کسب و کار 

نوع سوم ، انواع استراتژی ها در مدیریت استراتژیک ، یک استراتژی کسب و کار یا تجاری است. استراتژی تجارت در سطح واحد تجاری شکل می گیرد. به عنوان “استراتژی واحد کسب و کار” معروف است. این استراتژی بر ایجاد موقعیت رقابتی شرکتها یا خدمات تأکید دارد. استراتژیهای تجاری از رویکردی رقابتی و مشارکتی استفاده می کنند.

استراتژی تجارت کلیه فعالیت ها و تاکتیک ها را برای رقابت در انکار رقبا در بر می گیرد. و مدیریت رفتاری به موضوعات استراتژیک مختلفی می پردازد. همانطور که هیل و جونز (Hill and Jones) اظهار داشتند ، راهبرد تجارت شامل برنامه های اقدام است. این مدیران استراتژیک با استفاده از منابع یک شرکت سازگار هستند. علاوه بر این ، مدیران نگرش متمایز را تغییر می دهند تا برتری رقابتی نسبت به رقبای خود در یک بازار کسب کنند.

---

مقالات بازاریابی

50 نوع استراتژی بازاریابی پرکاربرد

---

 

استراتژی کسب و کار معمولاً مطابق با راهبرد شرکتی تدوین می شود. تمرکز اصلی استراتژی تجارت بر توسعه محصول ، نوآوری ، ادغام ، توسعه بازار ، تنوع و مواردی از این دست است.

در انجام تجارت ، شرکت ها با بسیاری از موضوعات استراتژیک روبرو هستند. مدیریت برای زنده ماندن در بازار باید همه این موارد را به طور مؤثر مورد بررسی قرار دهد. استراتژی تجارت علاوه بر “چگونگی رقابت” ، به این موضوعات می پردازد.

استراتژی عملکردی 

چهارم ، استراتژی عملکردی نوعی استراتژی در مدیریت استراتژیک است. استراتژی عملکردی به رویکردی اشاره دارد که یک منطقه خاص عملکردی سازمان را مشخص می کند. این مجموعه با دستیابی به حداکثر بهره وری در منابع ، به برخی از اهداف یک واحد تجاری می پردازد. هنگامی که در یک دوره برجسته قرار دارید ، راهبرد عملکردی استراتژی بخشی نامگذاری می شود زیرا هر یک از عملکردهای تجاری غالباً دارای یک بخش هستند. نمونه هایی از استراتژی عملکردی شامل استراتژی تولید ، استراتژی بازاریابی ، استراتژی منابع انسانی و استراتژی مالی است.

استراتژی عملکردی یا کارکردی مربوط به توسعه چیزهای متمایز و مناسب برای ارائه مزیت رقابتی به واحد تجاری است. هر واحد تجاری مجموعه های خاص خود را دارد و هر بخش استراتژی عملکردی دارد. راهبردهای عملکردی برای پشتیبانی از یک استراتژی رقابتی سازگار می شوند. به عنوان مثال ، یک شرکت با پیروی از یک استراتژی رقابتی کم هزینه نیاز به یک استراتژی تولید دارد. در این حالت اصرار بر کاهش هزینه های عملیاتی و همچنین یک استراتژی منابع انسانی است.

---

مقالات بازاریابی

بازاریابی تجاری / ترید مارکتینگ

---

 

علاوه بر این ، اصرار دارد تا کمترین تعداد ممکن کارمندان را حفظ کند. این کارمندان برای کار در سازمان بسیار ماهر هستند. همچنین راهبردهای کاربردی دیگری مانند استراتژی بازاریابی ،  تبلیغاتی و  مالی برای پشتیبانی از استراتژی رقابتی در سطح مشاغل بطور مناسب تدوین می شود.

استراتژی عملیاتی 

سرانجام ، استراتژی عملیاتی پنجمین نوع استراتژی در مدیریت استراتژیک است. این راهبرد به واحدهای عامل یک سازمان شکل می دهد. یک شرکت ممکن است به عنوان نمونه ، برای مناطق فروش خود ، یک راهبرد عملیاتی را تدوین کند. یک راهبرد عملیاتی که معمولاً برای دستیابی به اهداف مشخص در سطح شرکت انجام می شود. در برخی از شرکت ها ، مدیران برای هر مجموعه از اهداف سالانه در بخش ها یک استراتژی عملیاتی تهیه می کنند.

فرایند مدیریت استراتژیک

فرایند مدیریت استراتژیک شامل سه ، چهار یا پنج مرحله بسته به نحوه برچسب زدن و گروه بندی مراحل مختلف است. اما همه رویکردها شامل اقدامات اساسی یکسان با همان ترتیب هستند. توضیح مختصری از این مراحل به شرح زیر است:

اهداف و تحلیل استراتژیک

 اولین قدم تعریف چشم انداز ، ماموریت ، رسالت و ارزشهای سازمان است. این کار بهمراه تجزیه و تحلیل بیرونی محیط کسب و کار (PESTEL) و تحلیل داخلی سازمان (SWOT) انجام می شود. بیانیه های یک سازمان ممکن است با کشف اطلاعاتی که بر توانایی شرکت در فعالیت در محیط خارجی تأثیر می گذارد ، تکامل یابد.

فرمول بندی استراتژیک

برای تعیین اهداف کلی و اهداف واضح و واقع بینانه بر اساس نقاط قوت و ضعف شرکت باید از اطلاعات حاصل از آنالیزهای PESTEL و SWOT استفاده شود. مشخص کنید که آیا سازمان نیاز به یافتن منابع اضافی و چگونگی به دست آوردن آنها دارد. برای دستیابی به اهداف ، برنامه های هدفمند را تدوین کنید. برای رسیدن به اهداف مهمترین تاکتیکها را در اولویت قرار دهید. در ادامه اسکن کردن محیط خارجی برای تغییراتی که احتمال دستیابی به اهداف استراتژیک را تحت تأثیر قرار می دهد ، ضروری است .

اجرای استراتژیک

 گاهی اوقات به عنوان اقدام استراتژیک گفته می شود ، در این مرحله  برنامه ریزی متوقف و اقدام شروع می شود. بهترین برنامه ها برای اجرای نادرست نیست. همه افراد در سازمان باید از وظایف ، مسئولیت ها و اختیارات خاص خود آگاه باشند. مدیریت باید آموزش کارمندان دیگری را نیز برای رسیدن به اهداف برنامه در این مرحله فراهم کند. همچنین باید منابع از جمله بودجه اختصاص یابد. موفقیت در این مرحله به این بستگی دارد که کارکنان ابزار لازم برای اجرای طرح و انگیزه لازم برای کار در آن را داشته باشند.

ارزیابی استراتژیک و کنترل

 از آنجا که شرایط بیرونی و داخلی همیشه در حال تغییر است ، این مرحله بسیار مهم است. اندازه گیری عملکرد (با توجه به ماهیت هدف) تعیین می کند که آیا نقاط عطف اصلی برآورده می شوند یا خیر. اگر نتایج واقعی متفاوت از برنامه استراتژیک باشد ، اقدامات اصلاحی لازم است. در صورت لزوم ، اهداف یا معیارهای اندازه گیری را مجدداً بررسی کنید. اگر مشخص شود که راهبردی طبق برنامه کار نمی کند ، باید برنامه های جدید تدوین شود (به مرحله 2 مراجعه کنید) یا ساختارهای سازمانی تنظیم شوند. ممکن است پرسنل نیاز به آموزش مجدد یا انتقال به وظایف دیگر داشته باشند. حتی ممکن است مجبور شوید از ابتدا فرآیند مدیریت استراتژیک ، از جمله اطلاعات و دانش به دست آمده از این اولین تلاش را تکرار کنید .

---

مقالات بازاریابی

اتحاد استراتژیک : انواع ، مثالها ، مزایا و معایب اتحاد استراتژیک

---

 

بگذارید اکنون به تدوین و فرمولبندی استراتژی ها بپردازیم-

چگونگی تدوین و فرمولبندی استراتژی

چگونگی تدوین راهبرد ، در درجه اول این است که منابع محدود به واحدهای مختلف سازمانی شرکت اختصاص داده شود تا اهداف محقق شوند.

در حالی که شرکت در حال تدوین استراتژی است ، باید در نظر داشته باشد که این کار به صورت تکی انجام نمی شود بلکه باید ذینفعان مختلف مانند مشتریان ، سرمایه گذاران ، کارمندان ، تأمین کنندگان و غیره را در نظر داشته باشید.

در هنگام تدوین راهبرد ها ، نکته دیگری که باید در نظر داشته باشید این است که چگونه می توان عدم اطمینان  را – به خصوص در رفتار دیگران  – ایجاد کرد .

به عنوان مثال ، اگر یک شرکت استراتژی خود را بر این فرض مبنا قرار دهد که رقبای آنها می خواهند محصولات خود را بالاتر بفروشند ، و اگر قیمت آنها را افزایش ندهند شکست می خورند ، می تواند عیب بزرگی برای شرکت باشد.

---

مقالات بازاریابی

استراتژی های حفظ مشتری

---

در راهبرد ها باید جایی برای خطا وجود داشته باشد.

این اغلب به عنوان “نقشه یا طرح کلی شرکت – blueprint of the company ” خوانده می شود ، زیرا جزئیات برنامه های شرکت و وسیله ای برای دستیابی به آنها است ، همچنین تصمیم می گیرد که چگونه این شرکت همچنین می تواند به پیشرفت جامعه کمک کند.

معانی blueprint of the company : این واژه یعنی نقشه کلی ، نقش پیش ساخته ، طرح ، نقشه ، طرح دقیق و حاوی جزئیات

استراتژی سازی فقط در مورد دستیابی به اهداف نیست بلکه در رسیدن به تمام اهداف و یافتن راههای مؤثر برای انجام آن نیز می باشد.

بنابراین ، یک راهبرد در حال پر کردن شکاف بین نقطه فعلی شرکت در حال حاضر و نقطه ای که به زودی می خواهد به آن برسد.

در حالی که راهبرد تان را ایجاد می کنید، واقعی و عملی بودن برای اجرای راهبرد خود مطابق با نتایج دقیقی که در این فرآیند به دست می آورید ، ضروری می باشد.

برخی از فرآیند تدوین استراتژی در یک شرکت–

• فرآیند تدوین راهبرد

• تعیین اهداف شرکت

• ارزیابی محیط سازمانی شرکت

• تعیین انواع مختلف اهداف کمی با توجه به اهداف مختلف

• تهیه برنامه های تقسیم و انجام تجزیه و تحلیل عملکرد

• نهایی کردن راهبرد مناسب طبق اهداف ، نقاط قوت ، پتانسیل ها و محدودیت های شرکت

در بخش بعدی به برخی از ویژگیهای اساسی که یک استراتژی موفق که همیشه باید در نظر گرفته شود ، خواهیم پرداخت. بنابراین ، اجازه دهید ما فوراً به آن ویژگی ها بپردازیم-

ویژگی های یک استراتژی موفق

استراتژی سازی بیشتر مربوط به دستاوردها و برنامه های بلند مدت است ، تا عملیات روزانه که برای عملکرد صحیح شرکت ضروری است. راهبرد ها معمولاً از نظر اهداف فروش یا تولید ، مدیریت کیفیت ، نوآوری ، گسترش به بازارهای جدیدتر و غیره است.

این در پیش بینی آینده کمک می کند. از آنجا که پیش بینی آینده به طور دقیق غیرممکن است ، راهبرد سازی به جلوگیری از خطرات و سایر عدم قطعیت هایی است که به کمک بخش های اساسی هر محیط کسب و کار می آیند .

راهبرد سازی همچنین الگوهای رفتاری کارکنان ، مشتریان و غیره را مورد توجه قرار می دهد زیرا عمدتاً در اطراف آنها می چرخد. به عنوان مثال ، اگر یک شرکت تصمیم بگیرد به شیوه تولیدی خلاقانه تری روی آورد ، رفتار کارکنان را در نظر می گیرد تا عملکردی بدون هیچگونه اختلال در روند کلی شرکت داشته باشد .

سه سطح / سطوح استراتژی

سه سطح / سطوح استراتژی وجود دارد که می تواند در یک تجارت عملی شود. بگذارید نگاهی به این سطوح راهبردی بیندازیم-

استراتژی سطح شرکت

به استراتژی های کلی شرکت مربوط می شود که بیشتر به واحدهای مختلفی تقسیم می شود و در بسیاری از بازارهای تجاری فعالیت می کند.

این راهبرد عمدتاً با نحوه تکمیل شرکت به عنوان واحدهای مختلف عملکردی سرو کار دارد و به آنها ارزش افزوده می بخشد. همچنین تلاش می شود درک کند که چگونه ساختار کلی تجارت می تواند به گونه ای تنظیم شود که گروه های مختلف بتوانند به ارزش این واحدهای دارای عملکرد مجزا بیفزایند.

این امر می تواند با تخصیص مؤثر منابع به این واحدهای مختلف ، افزایش سرمایه ، ساخت یک تصویر برند پویا و ایجاد کانالهای ارتباطی داخلی امن منجر شود.

به عنوان مثال ، اگر یک شرکت شعبه ها و یا واحدهای تولیدی مختلفی دارد ، باید از راهبرد شرکت استفاده شود تا اطمینان حاصل شود که همه این واحدها به طور موثر کار می کنند و به سود کل شرکت کمک می کنند.

طراحی سازمان نیز عامل دیگری است که باید در هنگام تدوین راهبرد شرکتی مورد توجه قرار گیرد. چگونگی ساخت شرکت تجاری و روابط بین واحدی بر مزیت شرکت نسبت به رقبا و دستیابی به اهداف تأثیر می گذارد.

 استراتژی واحد کسب و کار

این استراتژی شامل تدوین برنامه هایی است که به درک پویایی بازار و چگونگی موفقیت در این بازارهای فردی کمک می کند.

نقطه شروع راهبرد واحد کسب و کار جمع آوری هوش رقابتی است به گونه ای که منجر به تفاوت های ظریف بازار برای رونق و کسب سود گردد. درک صلاحیتها و شایستگی های اصلی شرکت و USP (گزاره فروش منحصر به فرد) محصول یا خدمات و اینکه چگونه می تواند نیازهای مشتری را برآورده سازد ، بسیار مهم است.

تجزیه و تحلیل USP می تواند برای درک صلاحیتها و شایستگی های اصلی شرکت و ایجاد محصول یا خدمات بر این اساس مورد استفاده قرار گیرد. برای درک تهدیدها و فرصتهای بازار باید تحلیلی انجام شود تا محصول متعاقبا در آن قرار بگیرد.

تجزیه و تحلیل SWOT یک ابزار مفید برای همین کار است. اگر تجارت کوچکتر باشد ، ممکن است راهبرد شرکت و راهبرد واحد کسب و کار همپوشانی داشته باشند.

با این وجود ، اگر مشاغل کوچکتر در بازارهای مختلف فعالیت می کنند ، باید هر بازاری برای سود مطلوب مورد مطالعه قرار گیرد. این مشهودترین راهبرد خواهد بود و افراد در هر سطح باید بتوانند به این راهبرد و کارشان متصل شوند.

این کار معمولاً با ایجاد انگیزه در نیروی انسانی انجام می شود ، که منجر به بازده ای بالاتر می شود ، از این رو سود بهتری برای شرکت به دست می آید.

استراتژی تیمی

برای اجرای مؤثر استراتژی های ذکر شده در بالا ، تیم ها باید از اهداف شرکت آگاه باشند و برای دستیابی به آنها انگیزه لازم را داشته باشند.

تیم ها پایین ترین سطح سازمان در شرکت هستند و برای موفقیت کلی شرکت باید راهبردهای خود را داشته و در کنار هم کار کنند.

از آنجا که این شامل دستیابی به اهداف تعیین شده در سطوح بالاتر مدیریت در سازمان می باشد ، استراتژی های تیمی باید بهترین شیوه هایی را تشکیل دهند که عملکرد مؤثر را ممکن می سازد و به دستیابی به اهداف سازمان کمک می کند.

برای جلوگیری از فعالیت های بیهوده ای كه منجر به هدر رفتن منابع ، زمان و تلاش می شود ، باید ارتباطات مناسبی بین تیم های مختلف سازمان برقرار شود.

تدوین راهبردهای مناسب تیمی می تواند به جلوگیری از این موارد کمک کند و همچنین اهداف قابل دستیابی را برای تیم ها تعیین کند.

بنابراین ، این سه سطحِ استراتژی مختلف است که نقش مهمی در جهت دهی به راهبرد کلی کسب و کار دارند. اکنون ، در بخش بعدی به اجزای مختلف بیانیه استراتژی کسب و کار یک شرکت می پردازیم-

مؤلفه ها و اجزای بیانیه استراتژی کسب و کار

چهار مؤلفه بیانیه استراتژی تجارت وجود دارد.

هدف استراتژیک

هدف راهبردی در مورد هدف اصلی وجود یک تجارت و اینکه چرا به عملکرد خود ادامه می دهد ، اشاره دارد..

بیانیه ماموریت

بیانیه ماموریت ، بیانیه ای است برای توصیف چرایی کار  شرکت ، بعلاوه نقش هایی را نیز که از طریق آنها قرار است یک شرکت به ذینفعان مختلف خود خدمت کند ، بیان می کند.

چشم انداز

چشم انداز برای صحبت در مورد آرزوها و رویاهای شرکت برای آینده استفاده می شود. بیانیه چشم انداز به شما می گوید که شرکت در آینده می خواهد به چه مکانی برسد.

اهداف کلی و اهداف  جزئی

چنین بیانیه های راهبردی برای مشخص کردن موارد کلیدی مورد نیاز برای انجام ماموریت و چشم انداز شرکت استفاده می شود.

حال ، برای ایجاد یک راهبرد تجاری مولد ، درک صحیح از فرآیند مدیریت استراتژیک ضروری است. بنابراین ، اجازه دهید نگاهی به مراحل مهم فرآیند مدیریت استراتژیک در یک راهبرد کسب و کار بیندازیم –

مؤلفه ها و اجزای مدیریت استراتژیک

برای انجام مدیریت مؤثر استراتژی کسب و کار ، باید چهار عنصر زیر را دنبال کنید –

بررسی محیطی

تدوین 

اجرا

ارزیابی 

نتیجه

استراتژی سازی یک مؤلفه مهم یک سازمان تجاری موفق است ، به ویژه اگر می خواهد در درازمدت زنده بماند.

موفقیت یک سازمان نه تنها به نوع کالا یا خدمات ارائه شده بستگی دارد ، بلکه مدیریت مؤثر منابع آن نیز می تواند از طریق تدوین راهبرد های مؤثر انجام شود.

این کار نه تنها در سطح کلان (مدیریت بالاتر) بلکه در سطح خرد نیز در هر بخش انجام می شود تا جریان مناسب ارتباط برقرار شود.

در نتيجه ، درک اين نکته ضروری است که داشتن یک استراتژی تأثیرگذار مورد نیاز است. و لازم است تا اجرای مناسب آن صورت پذیرد. به همین دلیل ، ریچارد م. كوواچویچ (Richard M. Kovacevich) ، مدیر اجرایی تجارت آمریكا و مدیرعامل سابق Wells Fargo & Company می گوید :

“یک دیدگاه و استراتژی کافی نیست. کلید موفقیت طولانی مدت ، اجرای آن است. هر روز. هر روز.”

بنابراین ، ما امیدواریم که این مقاله درباره استراتژی  به شما کمک کند درک کنید که راهبرد چیست ، مؤلفه های آن کدامند و چرا اجرای بی نقص آن بسیار مهم است.

استراتژی رسیدن به اهداف تجاری را چقدر مهم می دانید؟

برای توسعه کسب و کار خود و افزایش نرخ تبدیل ها ، چه راهکاری را دنبال می کنید؟